حذف صفر از پول ملی ایران، ضرورت یا اقدام نمادین؟
حذف صفر از پول ملی ایران، یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات اقتصادی در ماههای اخیر است که دولت و بانک مرکزی با هدف اصلاح واحد پولی و سادهسازی مبادلات مالی آن را در دستور کار قرار دادهاند. این اقدام که به دنبال تغییر نام واحد پول ملی از ریال به تومان نیز هست، از یکسو با استقبال بخشی از فعالان اقتصادی مواجه شده و از سوی دیگر، نگرانیهایی درباره اثرات واقعی آن بر اقتصاد کشور و مهار تورم ایجاد کرده است.
با وجود آنکه بیش از 60 کشور در جهان تجربه حذف صفر یا اصلاح واحد پولی را داشتهاند، کارشناسان تأکید میکنند که موفقیت چنین طرحهایی وابسته به شرایط اقتصادی و تورم پایدار است و نباید از این اقدام انتظار حل مسائل کلان اقتصادی یا کاهش تورم داشت.
در ایران سهم اسکناس و مسکوک از نقدینگی بسیار پایین است و از این جهت هزینه مادی حذف صفرها چندان سنگین نخواهد بود، اما اثر اصلی آن بیشتر در حوزه روانی، اعتباربخشی به پول ملی و تسهیل محاسبات حسابداری خواهد بود.
بهمنظور بررسی دقیقتر این موضوع و درسهای آموختهشده از تجربه سایر کشورها، گفتوگویی با مرتضی ماکنالی، کارشناس ارشد اقتصادی انجام شده که جزئیات اهداف، مزایا، محدودیتها و برنامههای مکمل دولت و بانک مرکزی برای موفقیت این طرح را روشن میکند.
این کارشناس ارشد اقتصادی درباره برنامه دولت و بانک مرکزی برای حذف چهار صفر از پول ملی و تغییر واحد پولی از ریال به تومان توضیح داد: بیش از 60 کشور تجربه حذف صفر یا تغییر واحد پولی را داشتهاند، اما همه آنها این اقدام را پس از دورههای تورمی شدید و هنگامی که سهم اسکناس و مسکوک از نقدینگی بالا بود، انجام دادهاند؛ در چنین شرایطی، هزینه مادی و روانی حذف صفرها بسیار زیاد بوده است.
مرتضی ماکنالی افزود: در ایران نسبت اسکناس و مسکوک به نقدینگی تنها 1.5 درصد بوده و بنابراین هزینه مادی این اقدام کم است؛ بااینحال با توجه به تورم دورقمی سالهای اخیر، از منظر اعتباربخشی به پول ملی، تسهیل محاسبات حسابداری و اثرات روانی بر افکار عمومی، حذف صفرها اقدامی غیر لازم و صرفاً نمادین محسوب میشود.
این کارشناس مسائل اقتصادی درباره مقایسه تجربه ایران با سایر کشورها گفت: این اقدام شباهتهایی با تجربه کشورهایی مانند زیمبابوه، ترکیه و برزیل دارد، اما شرایط اقتصادی هر کشور متفاوت است؛ بهعنوان مثال، زیمبابوه زمانی حذف صفرها را اجرا کرد که تورم به چند میلیون درصد رسید، ترکیه دو دهه تورم بیشتر از 100 درصد را تجربه کرد و برزیل نیز در دورهای تورم 10 هزار درصدی داشت و دوبار اصلاح پول ملی انجام داد.
ماکنالی افزود: کشورهایی در اصلاح پول ملی موفق بودهاند که تورم پایدار تکرقمی داشتهاند و طرح با کمترین التهاب اجتماعی و با پذیرش مردم اجرا شده است؛ اگر معیار موفقیت حفظ ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی باشد، حتی کشورهایی مانند ترکیه هم نتوانستهاند این دستاورد را برای همیشه حفظ کنند و تورم در سالهای اخیر به حدود 80 درصد رسید.
وی همچنین تأکید کرد: تجربه جهانی نشان میدهد نباید انتظار معجزه از حذف صفرها یا تغییر واحد پول ملی داشت؛ اثرگذاری مثبت این سیاست بیشتر بر تسهیل محاسبات و افکار عمومی (اثرات روانی) است.
این کارشناس اقتصادی درباره شرایط خاص ایران نیز گفت: بیش از 60 تا 70 سال است که مردم ایران بهجای ریال از تومان استفاده میکنند، اما نام ریال روی اسکناسها درج میشود؛ تغییر نام واحد پول به تومان در فرایند حذف صفرها، تطابق رسمی واحد پول با کاربرد روزمره مردم را ایجاد خواهد کرد.
ماکنالی درباره اثر حذف صفرها بر کنترل تورم در ایران تصریح کرد: این اقدام تأثیری در مهار تورم ندارد و صرفاً آثار روانی مثبت، شامل اعتباربخشی به پول ملی و تسهیل محاسبات حسابداری و مبادلات، خواهد داشت.
وی تجربه سایر کشورها را نیز بررسی و تأکید کرد: در ترکیه حذف صفرها زمانی انجام شد که درشتترین اسکناس یک میلیون لیر بود و با حذف 6 صفر، اکنون درشتترین اسکناس تنها 200 لیر است؛ بنابراین از این منظر اصلاح ارزش پول ملی در ترکیه موفقیتآمیز بود، اما در زیمبابوه بهدلیل استمرار ابرتورم، چندینبار صفرها حذف شدند و دوباره بازگشتند؛ بنابراین موفقیت قابل توجهی حاصل نشد. در برزیل هم مرحله دوم اصلاح پول ملی پس از رسیدن تورم به سطوح تکرقمی بهصورت پایدار، موفقیتآمیز بود.
این کارشناس مسائل اقتصادی درباره ایران افزود: بررسیها نشان میدهد حتی اگر تورم سالانه 30 درصد باقی بماند، حدود 35 سال زمان لازم است تا ارزش پول ملی به وضعیت فعلی برسد؛ بنابراین بیش از دو دهه میتوان از مزایای این اقدام بهره برد.
برنامههای مکمل دولت و بانک مرکزی برای کنترل تورم
ماکنالی درباره برنامههای مکمل دولت و بانک مرکزی برای تثبیت اثرات اصلاح پول ملی توضیح داد: بسترهای قانونی خوبی برای کنترل تورم درحال آماده شدن است؛ ازجمله قانون بانک مرکزی که قدرت نظارت این نهاد بر بانکها را افزایش داده و استقلال تصمیمگیری در سیاست پولی را ارتقا میدهد. این قانون از خردادماه سال گذشته لازمالاجرا شده، اما هنوز بانک مرکزی از تمامی ظرفیتهای آن استفاده نکرده است و برای مشاهده اثرات آن بر نرخ تورم، باید کمی صبر کرد.
وی افزود: یکی از مشکلات مهم در حوزه بانکی، وجود بانکهای ناتراز و ناسالم است که بقای آنها بدون استقراض امکانپذیر نیست؛ توقف و حذف این بانکها و نظارت برخط بر عملکرد سایر بانکها، از اقدامات عملی برای کنترل تورم است.
این کارشناس اقتصادی درباره نقش نرخ ارز در تورم اظهار کرد: در سالهای اخیر مهمترین عامل افزایش تورم، نرخ ارز بوده که مستقل از رشد نقدینگی عمل کرده است؛ بنابراین اصلاحات جدی در حوزه ارزی، بهویژه تجارت خارجی، تقویت بسترهای رسمی مبادلات ارزی، کاهش سهم درهم و توسعه مبادلات با کشورهای دارای ارزهای جهانرو، میتواند به ثبات قیمتها کمک کند.
ماکنالی همچنین بر کنترل سوداگری و سفتهبازی تأکید کرد و افزود: با تصویب قانون مالیات بر سوداگری، ظرفیت خوبی برای مهار فعالیتهای سوداگرانه ایجاد شده است؛ هرچند این قانون 20 ماه پس از ابلاغ لازمالاجرا خواهد شد و اثر آن در کوتاهمدت محسوس نیست.
وی یادآور شد: برای کنترل پایدار تورم و رسیدن به تورم تکرقمی، اقدامات مکملی در حوزه بودجه، صندوقهای بازنشستگی و نظام بانکی نیز لازم بوده که در موقعیت دیگری قابل بحث است.
تغییر واحد پولی و نقش تحریمها
این کارشناس مسائل اقتصادی درباره تغییر واحد پولی ایران گفت: دولت و بانک مرکزی به دنبال تغییر واحد پولی از ریال به تومان هستند و این هدف در قالب لایحهای که به مجلس ارائه شده، پیگیری میشود؛ درصورت تصویب این لایحه در مجلس و تأیید شورای نگهبان، علاوهبر حذف چهار صفر، نام پول ملی کشور نیز از ریال به تومان تغییر خواهد کرد.
ماکنالی در پایان سخنان خود درباره تأثیر تحریمها بر این طرح توضیح داد: تحریم ارتباط مستقیمی با این اقدام ندارد، اما اگر اثر تحریم را کاهش ارزش پول ملی در برابر ارزهای جهانرو بدانیم، میتوان با بهرهگیری از تجربه سایر کشورهای تحریمشده مانند روسیه، آثار تورمی تحریم را به حداقل رساند.
از اسکناس تا اعتماد مردم؛ اثرات واقعی تغییر واحد پولی
در پایان باید گفت؛ همانطور که در این گفتوگو خواندید، بررسیها نشان میدهد تجربه حذف صفرها و اصلاح واحد پولی در ایران، بیش از آنکه ابزاری برای مهار تورم باشد، اقدامی نمادین با آثار روانی مثبت بهشمار میرود. این طرح میتواند اعتبار پول ملی را تقویت و حسابداری و مبادلات مالی را سادهتر و همزمان واحد پولی را به نامی که مردم سالها به آن عادت کردهاند یعنی «تومان»، نزدیکتر کند.
تجربه کشورهایی مانند ترکیه، برزیل و زیمبابوه نشان میدهد که موفقیت اصلاح پول ملی تنها زمانی تضمین میشود که تورم در سطح پایدار و تکرقمی قرار گرفته باشد و طرح با حداقل هزینه و همراهی افکار عمومی اجرا شود. از این منظر، حذف صفرها در ایران میتواند به تسهیل معاملات و افزایش مقبولیت روانی واحد پول کمک کند، اما برای کاهش واقعی تورم و تثبیت ارزش پول، اقدامات مکملی ازجمله اصلاحات بانکی، کنترل نرخ ارز و مقابله با سوداگری ضروری است.
درنهایت، این اقدام میتواند نقطه شروعی برای بازسازی ساختار پولی کشور باشد و درصورت اجرای موفق، زمینه را برای اصلاحات بزرگتر و افزایش ثبات اقتصادی فراهم کند، اما انتظار معجزه اقتصادی داشتن از آن، منطقی نیست.
باید منتظر ماند و دید در عمل چه رخ میدهد!