«همدان» مهد تمدن و آموزش؛ از نخستین تجربههای دموکراسی تا مکتبخانههای تاریخی
در ایران شروع ماه مهر از فصل زیبای پاییز، شوروشوقی شیرین دارد؛ بزرگترها با مرور خاطرات خوب دوران مدرسه خود لذت میبرند و کوچکترها، میروند تا آن خاطرات دلانگیز را برای دورههای بعدی زندگی خود، بسازند!
حال که در آستانه شروع این ماه که نامش نیز با مهربانی و لطفوصفا عجین است، بهسر میبریم، بر آن شدیم تا کمی در نظام آموزشی سنتی همدانِ قدیم بچرخیم که ترکیبی از آموزشهای دینی و ادبی، سختگیریهای انضباطی، محدودیتهای امکاناتی و اشتیاق یادگیری بوده است.
جایگاه ویژه همدان در تاریخ آموزش و حکمرانی نخبگانی، قابل توجه بوده و ریشه در تاریخ سههزارساله این شهر دارد؛ بنابراین به سراغ محمد صیفیکار، فعال فرهنگی رفتیم تا او که خود همدانی و پژوهشگر است، بیشتر از نظام آموزشی همدانِ قدیم که مکتبخانهای بوده است و نیز جایگاه ویژه شهر همدان در تاریخ آموزش و حکمرانی نخبگانی، با ما و شما بگوید. در ادامه برای خواندن متن مصاحبه با وی، با ما همراه باشید:
این فعال فرهنگی با اشاره به نظام آموزشی سنتی در مکتبخانهها، گفت: در نظام آموزشی سنتی بهجای مدرسه، مکتبخانهها با تدریس ملاها فعالیت داشتند و در دورهای تنها آموزش قرآن و عم جزء میدادند؛ عم جزء سورههای کوچک قرآن بود و میتوان گفت تقریباً جزء 30 قرآن به حساب میآمد.
محمد صیفیکار محدودیتهای آموزشی دوران قدیم را نیز بیان کرد و افزود: در همدان بسیاری را میشناسم که فقط سواد قرآنی دارند؛ یعنی سواد خواندن کتابی فارسی را ندارند، اما آیات قرآن را راحت میخوانند؛ زیرا در ملاخانه یا مکتبخانه، تنها سواد قرآنی فراگرفتهاند.
صیفیکار متون و دروس آموزشی در دورههای بعدی مکتبخانهها را نیز برشمرد و عنوان کرد: در دورهای علاوهبر قرآن و عم جزء، حساب سیاق، گلستان سعدی، نصابالبیان (برگردان کلمات عربی فارسی)، ابوابالجناس، معارف دینی و مذهبی و جامع عباسی نیز آموزش داده میشدند.
وی به محل استقرار مکتبخانهها نیز پرداخت و بیان کرد: محل استقرار مکتبخانه معمولاً در زیر هشتی اول کنار ورودی خانهها بود و یا روی دالان و دهلیز ورودی که به اندرونی راه نداشت تا مزاحمت کمتری برای اهالی ایجاد کند.
* پوشش و تجهیزات ملاها
صیفیکار به ویژگیهای ظاهری ملاها نیز اشاره و عنوان کرد: ملاها یک میز کوچک بهنام مِجری داشتند که جلوی آن مینشستند. پوشش ملاهای مرد عمامه، ردا و عبا بود و ملاهای زن چارقد سفید و چادر مشکی میپوشیدند.
وی با اشاره به مشکلات مالی مردم در زمان قدیم، ابراز کرد: درس خواندن در مکتبخانه برای همه نبود و بسیاری نمیتوانستند از آن استفاده بکنند، زیرا اوضاع مالی خوبی نداشتند و قادر نبودند برای آموزش فرزندان خود از این مسیر عبور کنند.
این فعال فرهنگی با شرح نظام پرداخت بهای تدریس در مکتبخانه و شیوههای غیر نقدی پرداخت حقالتعلیم، اذعان کرد: در مکتبخانه پول و بهاصطلاح شهریه تحصیل و تعلیم مستقیم جابهجا نمیشده است، اما مردم هرفصل به فرزند خود گوشت، ماست، مرغ، تخم مرغ و یا هر آنچه که داشتند میدادند تا به ملای مکتبخانه هدیه کند؛ بهگونهای خانوادهها این اقلام را بهازای آموزشی که به فرزندان آنها داده میشد، اهدا میکردند.
صیفیکار با اشاره به شرایط فیزیکی و انضباطی مکتبخانهها، تشریح کرد: در مکتبخانه هرکس برای خودش جُلی (زیرانداز) یا پوستینی داشت که روی آن مینشست و یک مبصر هم در غیاب معلم یا ملا کلاس را مدیریت میکرد و اقلامی که دانشآموزان میآوردند را تحویل میگرفت.
این فعال فرهنگی با اشاره به ترکیب مدیریتی مکتبخانهها، بیان کرد: مدرس مرد مکتبخانه را ملا و مدرس بانو را ملاباجی میگفتند؛ معمولاً ملا و ملاباجی زن و شوهر بودند و نداشتن سوء سابقه و حُسن شهرت، یک اصل نانوشته برای ملا و ملاباجی شدن بود.
وی به انواع روشهای تنبیهی نیز پرداخت و گفت: زدن با ترکه، ریگ گذاشتن زیر لاله گوش یا لای انگشتان و فشار دادن، تنبیه با چوب فلک و درجه سه سیاهچال، از انواع تنبیه در مکتبخانهها بوده است.
این فعال فرهنگی ابراز کرد: همه ملاها یک یا چند ترکه بلند از چوب آلبالو یا انار برای تنبیه کمحجم بچهها داشتند. همچنین چوب فلک در همه مکتب خانهها بود؛ چوبی که دو نفر دو سر آن را میگرفتند، بعد بچه را بر زمین میخواباندند و پاهایش را بین چوب فلک (جایی که تعبیه شده بود) میبستند و با ترکه یا شلاق بر کف پاهایش میکوبیدند.
* عدم اعتراض خانوادهها
صیفیکار به پذیرش این روشها از سوی خانوادهها اشاره کرد و افزود: تقریباً هیچ خانوادهای هم اعتراضی به این موضوع و تنبیه بدنی نداشت؛ محل تنبیه هم در سرداب، سر چشمه و قنات و سیاهچالها بوده است.
وی گفت: خودِ ملا هم سر کلاس یک چوب دستی داشته که بلند بوده و اگر کسی بهاصطلاح شلوغبازی درمیآورده، با آن دست یا پایش را درگیر میکرده است!
این فعال فرهنگی در بخش دیگری از سخنانش اذعان کرد: آموزش خوشنویسی و خوشخط بودن نیز یک شرط مهم برای ماندن در مکتبخانهها و یاد گرفتن دروس بوده است.
صیفیکار در ادامه به بررسی تاریخ اجتماعی همدان و تشریح جزئیات نظام آموزشی سنتی در مکتبخانههای این شهر پرداخت و عنوان کرد: در همدان یک یا دو مکتبخانه مخصوص خانمها داشتهایم که در جولان بوده است.
وی به انواع مختلف مکتبخانهها نیز اشاره کرد و افزود: برخی مکتبخانهها یا ملاخانهها مثل مکتبخانه جولان، شراکتی بین آشیخرمضان و میرزاغلامحسین اداره میشدند؛ مکتب خصوصی هم ویژه افراد اعیان بوده است.
این فعال فرهنگی اذعان کرد: در همدان سالها پیش سریالی بهیادماندنی ساخته شد که در فضای مکتبخانه بود و تصویری زنده و ملموس از تاریخ آموزشی همدان ارائه میداد و لوکیشن آن سولان بود.
صیفیکار با بیان اینکه آنچه گفته شد یک کلیت از مکتبخانه است که بنده با توجه به شنیدهها از دیگران و نیز نوشتههای قدیمی نقل کردم چون خودم مکتبخانه به این معنا که شرح شد را تجربه نکردهام، ابراز کرد: البته ما یک کلاس درس قرآنی داشتیم که در آن از محضر آقای نادری در مسجد آقای آخوند تلمذ میکردیم و بهگونهای مکتبخانه بود.
وی به فضای خاص شروع سال تحصیلی در زمان خود که مدرسه بوده است نیز اشاره کرد و گفت: نزدیک مهر که میشد همه دانشآموزان یک شور و هیجان وافر و متفاوت را تجربه میکردند؛ لباس فرم مدرسه ما روپوش بود با یقه سفید و همه باید کچل میکردیم!
این فعال فرهنگی به سختگیریهای بهداشتی آن دوران نیز پرداخت و عنوان کرد: در مدرسه اول هر هفته یعنی شنبهها ناخنها، دستها و حتی گوشها را نگاه میکردند، چون انتقال بیماری فراوان رقم میخورد و به همین دلیل نیاز به مراقبت شدید بود.
صیفیکار افزود: میدانیم که همدان در حوزه تمدنی سرآمد است و از ابتدا شهر بوده، اما توجه داشته باشید که ممکن است تکرار این موارد تعصب دیگر شهرها را برانگیزد؛ از طرفی باید اذعان کرد که در رابطه با داشتن نظام آموزشی مکتبخانهای چون این مورد زاییده 200 سال پیش است و مربوط به یک دوره دور نیست، پایتختنشینان و برای مثال شهرهایی مانند اصفهان، سرآمد هستند.
* همدان، کانون تعامل تمدنها و فرهنگها در طول تاریخ
وی در ادامه به تحلیل ویژگیهای فرهنگی و آموزشی شهر همدان و نقش آن بهعنوان مرکز تبادل فرهنگی بین تمدنهای مختلف نیز پرداخت.
این فعال فرهنگی به تشریح جایگاه ویژه شهر همدان در تاریخ آموزش و حکمرانی نخبگانی پرداخت و با بیان اینکه بدانید در دنیا نخستین شهری که دارای انتخاب نخبگانی بوده همدان است، تصریح کرد: همدان مهد دموکراسی است. بهواقع در تقریباً سه هزار سال پیش، ما با رأی رؤسای قبایل و انتخاب جناب دیاکو، یک نظام بسیار حسابشده ایجاد کرده بودیم؛ نظام انتخاب نخبگان یا الکترالی که دنیا اکنون از آن حرف میزند، ریشهاش در همدان بوده و این مهم سند تاریخی دارد.
وی با تشریح پیشینه علمی کهن همدان، گفت: ما همچنین در عهد ماد مکتب مغان یا مکتب سده را داشتهایم که مغان، دانشمندان و عالمان ما در جایی جمع میشدهاند و همیشه 100 نفر در آنجا درحال نوشتن تاریخ همدان بودهاند.
صیفیکار به «دژنوشت» به معنی قلعه نوشتن اشاره کرد و افزود: این دژنوشت بیرون از دژ هگمتانه بوده است، به این خاطر که دانشمندان راحت تردد کنند؛ در سفرنامه فیثاغورس آمده که ایشان در مکان مذکور محضر علمای همدان آمده و از آنان درس گرفته است.