جمعآوری آذوقه توسط کدبانوهای همدانی، جهت زمستانگذرانی
براساس روایتهای محلی، در همدانِ قدیم زمستانهای سردی داشتهایم و برف سنگین میباریده که این مهم شیوه و سبک متفاوت زندگی همدانیها را رقم میزده است؛ هرسال با فرا رسیدن پاییز، مردم به جوش و خروش میافتادند تا برای گذران دوران سرد سال، خود را آماده کنند. برف سنگین و سرمای زیاد باعث میشد آمدوشد در سطح شهر دچار محدودیتهایی شود، برخی شغلها تعطیل میشدند و درآمدها کاهش مییافت که در شرایط مذکور لازم بود مردم برای زندگی در این شهر طی فصل زمستان، داراییهای ضروری تغذیهای خود را جمعآوری و نگهداری کنند.
از طرفی در گذشته هر فصل داراییهای تغذیهای مخصوص به خود را داشته است؛ برخلاف وضع کنونی که دسترسی به بیشتر میوهها و خوراکیها در تمام فصول، ساده است. این امر باعث میشد که خانوارها به فکر ذخیره و مدیریت منابع باشند تا دورههای سرد سال، بدون کمبود سپری شود. در همدان زنان با این رویکرد پیش میرفتند تا با صرفهجویی و برنامهریزی، زندگی را در برابر سختیهای فصلی، پایدار نگه دارند.
همدانیها در نبود یخچال، گوشت را در چاه که خنک بوده است، آویزان میکردند تا فاسد نشود و مدت بیشتری سالم باقی بماند. همچنین در تمام خانهها سیلو بوده و گندم و مابقی مواد اولیه غذاها را در آن نگه میداشتند تا در زمستان بهتدریج از آنها استفاده کنند. آویزان کردن انگور و تازه نگه داشتن آن با ترفندهای خاص و درست کردن ترشیها و مرباهای متنوع نیز از دیگر موارد سبک زندگی همدانیها بوده است؛ این شیوه زندگی، هوش زیستی و سازگاری فرهنگی مردم همدان را ترسیم میکند که چگونه نیاز به بقا، به خلق هنرها و سنتهای غذایی پیچیده و منحصربهفرد، منجر شده است.
حال برای واکاوی بیشتر و توضیح مشروح سبک زندگی همدانیها در دوران گذشته، به سراغ محمد صیفیکار، فعال فرهنگی همدانی رفتهایم تا با ما و شما از حالوهوا و شیوه گذران روزگار مردمان در همدانِ قدیم بگوید؛ در ادامه با ما همراه باشید:
* ضرورت آمادگی برای زمستانهای سخت
این فعال فرهنگی به تشریح شیوه زمستانگذرانی و مدیریت معیشت در همدانِ قدیم پرداخت و تفاوتهای بنیادین آن با شرایط کنونی را برشمرد و گفت: میدانید که ما همدانیها در اقلیمی سرد و خشک قرار داشته و کماکان قرار داریم. در گذشته سالهای بسیار سردی را پشت سر گذاشتهایم؛ سالهایی که در همدان برف سنگین میبارید. امروز آن زمستانها، بارشها و سرمای بیسابقه گذشته را تجربه نمیکنیم و آرام آرام تغییراتی در اقلیم همدان رقم خورده است.
محمد صیفیکار با اشاره به شرایط خاص آبوهوایی همدان، اظهار کرد: همدان در گذشته دوفصلی بود؛ از تابستان مستقیماً وارد زمستان میشدیم. اصطلاحی هست که میگویند همدانیها از پشت بام میروند زیر کرسی و از زیر کرسی میروند پشت بام که اشاره به تغییر ناگهانی دما دارد.
صیفیکار افزود: اختلاف دما در همدان تقریباً منحصربهفرد است؛ ما بالاترین و پایینترین دما را در زمستان و تابستان تجربه میکنیم. این اختلاف گاه به 60 درجه سانتیگراد میرسد که در هیچ شهر کشور چنین نیست؛ حتی در دوره کنونی نیز که بهتازگی وارد پاییز شدهایم، در همدان هوا سرد شده است و همدانیها دیگر نمیتوانند درب و پنجره خانههای خود را باز بگذارند و اصطلاحاً میگویند «چایمان میکنیم»! یعنی سردمان میشود و سرما میخوریم.
این فعال فرهنگی ابراز کرد: در گذشته به جهت بارش برفهای سنگین و آن سرمایی که حتماً وصفش را شنیدهاید، نقل هست که اواسط پاییز جارچیان در سطح شهر جار میزدند «مردم به گوش و به هوش، هر آنکس که ندارد بالاپوش، از همدان خارج شود».
وی در توضیح عبارت «بالاپوش» افزود: منظور از «بالاپوش» الزاماً لباس نبوده است؛ بلکه به این معنی بوده که اگر داراییهای تغذیهای و غیره به اندازه کافی و برای 6 ماه ندارید، از همدان خارج بشوید و بروید جای دیگری زندگی کنید. به جهت اینکه زمستانها سرد میشده است، بعضاً شغلها تعطیل بودهاند و درآمدها به حداقل میرسیده و آمدوشدها نیز بسیار محدود میشده است.
این فعال فرهنگی در ادامه شیوه مقابله با این شرایط را اینگونه شرح داد: همدانیها برای اینکه از این وضعیت عبور کنند، باید مایحتاج و تنقلات خود را آماده میکردند و نگه میداشتند؛ چراکه مانند امروز نبوده است که برای مثال خیار در تمام فصول موجود باشد یا هندوانه در تمام فصلها پیدا شود. اکنون اگر شما تصمیم بگیرید، میتوانید بروید بازار و پرتقال تهیه کنید، اما در گذشته چنین نبوده و هر فصلی مواد غذایی مخصوص به خودش را داشته است. به این ترتیب دوراندیشی مردم همدان، کدبانویی خانمهای همدانی و زندگی در شرایط سخت و دورههای طولانی در مضیقه و سرما، باعث آن بوده که مردم این شهر دوراندیشانه به جمعآوری آذوقه بپردازند.
صیفیکار سپس به آماده شدن همدانیها برای زمستان پرداخت و توضیح داد: گفتیم که همدانیها باید خود را برای زمستان سرد و پیامدهای آن آماده میکردند؛ گذران زندگی در یک دوره 6 الی 7 ماهه که هم تنقلات لازم داشتهاند و هم مواد غذایی اصلی همچون گوشت و غیره. همانطور که میدانید، نگهداری برخی از مواد غذایی مانند گوشت بدون داشتن یخچال، سخت است؛ بنابراین اگر میخواستند اینقبیل مواد غذایی را برای زمستان نگهداری کنند، آنها را به چاه میفرستادند! به این صورت که مواد غذایی را با سبد در چاه که خنک بوده است، آویزان میکردند تا در زمستان کمکم از آنها استفاده کنند؛ همدانیها به آویزان کردن «النگوآن دلنگوآن» میگفتند.
وی در ادامه به روشهای سنتی نگهداری مواد غذایی اشاره کرد و گفت: در زمستانهای قدیم اگر قرار بود غذا تولید کنیم و بخوریم، مواد اولیه لازم داشتیم، موادی همچون بلغور و حبوبات؛ اما آنها را از فصل برداشت که تابستان است، چطور تا زمستان نگهداری میکردیم؟ باید بگویم در تمام خانهها سیلو داشتیم و گندم و مابقی مواد اولیه غذاها را در سیلو نگه میداشتیم تا در زمستان بهتدریج از آنها استفاده کنیم.
* هنر خلق طعمها؛ از ترشی تا مربا
این فعال فرهنگی با اشاره به درست کردن ترشی بادمجان برای قرار دادن در کنار غذای اصلی، ابراز کرد: حال فرض کنید با نگهداری مواد اولیه به روش گفتهشده، آش یا آبگوشت درست میشد، کنارش چه باید میخوردیم؟ کدبانوهای همدانی فکر این را هم کرده بودند و انواع ترشی را درست میکردند؛ برای مثال با آش پتله، ترشی بادمجان میخوردند. بنابراین با آغاز پاییز به بازار میرفتند و بادمجان زیچه (کوچک) تهیه و هنرمندانه آن را تبدیل به ترشی میکردند و رنگش هم بنفشی زیبا میشد و در سفره خودنمایی میکرد؛ مردم همدان انواع و اقسام میوهها و مواد غذایی را به ترشی و مربا تبدیل میکنند تا بتوانند از آنها استفاده بهموقع داشته باشند.
وی گفت: مزاحی هست که میگویند اگر در همدان بچه یا کفشتان گم شد، دنبالش نگردید؛ چراکه همدانیها آن را پیدا و تبدیل به مربا کردهاند!
* آداب غذایی و هنر بقا
صیفیکار در ادامه سخنان خود درباره فرهنگ معیشتی و غذایی همدان، به تشریح جزئیات منحصربهفردی پرداخت که به گفته وی نهتنها یک سنت، بلکه یک ضرورت برای بقا در زمستانهای سخت این منطقه بوده است.
وی در پاسخ به این پرسش که گویا سنت خوردن مربا با وعده نهار و شام علاوهبر وعده صبحانه تنها مختص همدانیها است؟ گفت: بله، نمیدانم علمی هست یا خیر، اما گفته میشود خوردن مقداری مربا و شیرینی بعد از غذا، فرصت هضم غذا را فراهم میکند و بنده خودم حس خوب خوردن مربای شیرین بعد از یک غذای چرب را تجربه کردهام.
این فعال فرهنگی به تنوع بینظیر ترشی و مربا در همدان اشاره و تشریح کرد: هم بهلحاظ رنگ، هم نوع میوه، هم فرم و هم مزه، تنوع زیادی در ترشیها و مرباهای همدانیها وجود دارد؛ همچنین طعم «میخوش» را داریم که چیزی بین ترشی و مربا (مزه ملس) است. بهواقع همدانیها از انواع میوهها و حتی پوست آنها همچون پوست پسته و هندوانه نیز مربا و ترشی درست میکنند.
* هنر آویزان کردن انگور و تازه نگه داشتن آن
صیفیکار به نخستین شب زمستان نیز اشاره و عنوان کرد: برای شب چله انار داریم که میوه فصل است؛ اما همدانیها سنجد، سیب، انجیر و انگور هم ذخیره و برای شب یلدا نگهداری میکردند؛ روش نگهداری انگور به این صورت بوده است که آن را به شکل خوشهای در اتاق کمرفتوآمدی آویزان میکردند و یک دانه یا حبه انگور را به سر ساقه آن میزدند. این کار باعث میشد که آب آن دیرتر تبخیر شود و انگور تا شب چله بهصورت تازه باقی بماند و خشک نشود. البته اگر حتی یک دانه از خوشه میافتاد، از همان نقطه شروع به تبخیر و فاسد شدن میکرد.
وی با تأکید بر اجتنابناپذیر بودن این روش زندگی، نتیجهگیری کرد: مردم برای اینکه بتوانند شب چله را برگزار کنند و همچنین در زمستان تنقلات و مواد غذایی برای بقا داشته باشند، مجبور بودند آذوقه جمعآوری کنند تا در زمان مناسب از آنها بهره ببرند و راه دوم متصور نبود؛ اگر این کار را نمیکردند، نمیتوانستند در همدان دوام بیاورند و زندگی کنند.
* ریشههای فرهنگی تدبیر معیشت و نگاه اقتصادی در همدان
صیفیکار در ادامه سخنان خود درباره سبک زندگی گذشته همدانیها به توضیح دلایل فرهنگی و تاریخی ویژگیهای اقتصادی مردم این شهر پرداخت.
وی در رابطه با معروف بودن همدانیها به «مقتصد بودن»، گفت: تجارت ما از سالهای دور، یعنی از دوره هخامنشی به این طرف با یهودیان بوده و آنها این خصوصیت را داشتهاند که بر مردم همدان هم اثر گذاشته است؛ اصفهانیها هم به این ویژگی معروف هستند و جالب است که بدانید یهودیها با آنها هم تجارت داشتهاند.
* همدان، شهر تعامل فرهنگی
این فعال فرهنگی در بخش پایانی سخنان خود به دیگر ویژگی منحصربهفرد همدان و مرکز تبادل فرهنگی بودن آن نیز پرداخت و ابراز کرد: همدان از ابتدا تا امروز، همواره محل تضارب، تعامل و تبادل اطلاعات بین تمدنها، فرهنگها، اقوام و ادیان مختلف بوده است.
صیفیکار به تنوع زبانی در گویش همدانی نیز اشاره کرد و افزود: در گویش همدانی کلماتی از انگلیسی، فرانسوی، ترکی استانبولی، لری و کردی یافت میشود که ما آنها را گرفتهایم و البته از واژگان خودمان نیز به دیگران دادهایم.
وی در پایان این مصاحبه به نمونه عینی تبادل فرهنگی رقص «چوپی» در عروسیهای همدانیها پرداخت و گفت: در تمام مصادیق فرهنگی، یک بدهبستان دائمی وجود داشته است؛ ترکها، کردها، لرها و دیگر اقوام همواره با هم در ارتباط بودهاند و این شهر را به کانونی غنی از تعامل فرهنگی تبدیل کردهاند.