«افعی تهران» چه داشت که دیگر سریالهای ایرانی ندارند؟ مهمترین نقطه مثبت و امتیاز سریال سامان مقدم، داشتن فیلمنامهای خوب و منسجم بود که تا پایان انسجام خود را حفظ کرد و به بیراهه نزد.
کمتر پیش میآید سریالهای ایرانی شروع، میانه و پایان خوب و قابل قبولی داشته باشند. سریالهای ایرانی معمولا خوب شروع میشوند، داستانشان در میانه آب میرود و بد تمام میشوند. این مورد را در بسیاری از سریالهای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی شاهد بودهایم و هرگاه سریالی از این قاعده خارج مانده، توانسته مخاطب خودش را پیدا کند.
«افعی تهران» که به تازگی پخش آن در شبکه نمایش خانگی تمام شده، یکی از آن سریالهای خوشساخت ایرانی است که از همان آغاز، شروعی قابل قبول داشت و هر چه جلوتر آمد بر جذابیتهایش افزود شد؛ مهمتر از همه اینکه پایانبندی معقول و مناسب سریال، متناسب با فضای کلی اثر بود و توی ذوق نمیزند.
*نقاط قوت افعی سریال
اما «افعی تهران» چه داشت که دیگر سریالهای ایرانی ندارند؟ مهمترین نقطه مثبت و امتیاز سریال سامان مقدم، داشتن فیلمنامهای خوب و منسجم بود که تا پایان انسجام خود را حفظ کرد و به بیراهه نزد.
پیمان معادی، با مهارت و نکتهسنجی زیادی، فیلمنامه «افعی تهران» را نوشت. او از یک داستان جنایی، به عمق روان شخصیتهای سریال رفت و روابط آدمها را در چند سطح مختلف بررسی کرد. او از آسیبهای رابطه والدین با فرزندانشان، نقدی به روابط زناشویی و ارتباط آدمها در محیط اجتماعی زد.
همچنین به تصویر کشیدن سیر نزولی هنرمندی با ادعای روشنفکر، یکی دیگر از محورهای مدنظر معادی در «افعی تهران» بود. روشنفکری که هرچه گذاشت از نردبان آرمانگراییاش پائین آمد و متوجه تفاوتهای عمیقِ میانِ حرف زدن و عمل کردن شد.
*فیلمنامه چند لایه معادی
نوشتن چنین فیلمنامهای کاری سخت و دشوار است و کمتر پیش میآید در فیلم و سریالهای ایرانی، وجه روانشناسی اثر تا این حد پررنگ باشد. معادی در لایه رویی سریال، سوژهای جنایی را مطرح میکند، ولی در لایههای زیرین، آسیبهای روانی، تروماها و عقدههای انسان در کودکی و تاثیرش در بزرگسالی را نشان میدهد.
معادی برای بُعد بخشیدن به فیلمنامهاش به این حد هم قانع نشد و زوایای دیده نشدهای از دنیای هنر را پیشروی تماشاگران سریال گذاشت. ترکیب واقعیت و خیال که مدام در سریال اتفاق میافتاد، یکی از سختترین کارهایی است که اگر به درستی اتفاق نیفتد، کلیت اثر را با مشکل مواجه میکند.
ما در «افعی تهران» بازیگرهایی مثل امین حیایی، پژمان جمشیدی و هومن سیدی را به عنوان شخصیتهای حقیقیشان دیدیم که بار واقعگرایانه اثر را بیشتر کرد. در کل تماشاگران با دیدن سریال با سختیها و مشقتهای ساختن یک فیلم سینمایی آشنا شدند و «افعی تهران» آشناییزایی خوبی در این زمینه انجام داد.
همچنین معادی از دغدغههای روز نیز غافل نشد و نیم نگاهی به مسائل اقتصادی و دغدغههای روز جامعه هم داشت.
*کارگردانی قابل قبول مقدم
سامان مقدم نیز با نحوه کارگردانیاش توانست بر حالت رئالیستی اثر بیفزاید و دوربین سیال و نظارهگر او در بسیاری از صحنهها، حسِ واقعی و مستند بودن را به تماشاگر القا میکرد. کارگردانی مقدم در «افعی تهران» پیوند محکمی با فیلمنامه معادی داشت و همه چیز به خوبی با همدیگر چفت شده بودند.
همین مفصلبندی درست، عامل مهمی شد تا شخصیتپردازی و بازیِ بازیگران هم قابل قبول و باورپذیر باشد. غیر از شخصیتهای اصلی سریال، شخصیتهای فرعی نیز پردازش خوب و درستی داشتند و در کنار همدیگر به درآمدن فضای سریال کمک زیادی کردند.
سه ضلع فیلمنامه، کارگردانی و بازیگری «افعی تهران» را به سریالی درخور و جذاب تبدیل کرد. سریالی که بنایش را بر روی فیلمنامهاش گذاشت و با کمک دو ضلع دیگر، تماشاگرانش را راضی نگه داشت.
«افعی تهران» بار دیگر ضعف همیشگی فیلم و سریالهای ایرانی را نشان داد و متوجهمان کرد داشتن فیلمنامهای بدون لکنت و منجسم چه نقش تعیینکنندهای در کیفیت و موفقیت یک اثر خواهد داشت.
منبع: خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان
شناسه خبر 83541