فاصله بیننسلی در خانواده و جامعه ایرانی در قیاس با گذشته رو به افزایش است و در این فضا، ظهور رسانههای اجتماعی در کنار نبود آموزش مهارتهای ارتباطی، سلامت جامعه را تهدید میکند.
یکی از پیامدهای انفعال و کنار کشیدن والدین از والدگری مسئولانه، میداندادن به کنشگری رسانه و ظهور «والدگری رسانهای» است. رسانهها بهدلیل کاهش حضور و مشارکت والدین در فرآیند والدگری، جای والدین را میگیرند، نوجوان را سرگرم میکنند، آموزش مستقیم و غیرمستقیم میدهند و بر نگرش و رفتار آنها تأثیر میگذارند. شاید بتوان گفت امروزه بزرگترین مرجع اطلاعاتی فرزندان و شکلدهنده باورها و جهانبینی آنها رسانهها باشند. با تمام این تفاسیر، تابهحال فکر کردهاید که ممکن است ناآرامی، انزوا، گوشهگیری و بهانهگیریهای نوجوان یا حتی جوان شما به دلیل این باشد که از چیزی رنج میبرد و نوعی نیاز و کمبود موجب شده که از والدین فاصله گرفته و به دوستان و رسانههای اجتماعی پناه ببرد؟
*دلیل کنارهگیری نوجوان چیست؟
کارشناس ارشد روانشناسی و عضو انجمن روانشناسان میگوید: والدین باید بدانند که فرزندان علاوه بر خوراک و پوشاک، به توجه و تأیید شدن نیز نیاز دارند و این توجه در سایه محبت شکل میگیرد.
شیوا شریعتپناهی، میگوید: در جامعه، قانون حکومت میکند ولی در خانواده باید مهر و محبت حاکم باشد. اثر محبت در رشد روانی فرزندان مانند اثر نور و گرما در رشد دانه گیاهان است. تا گرمی محبت به فرزندان یک خانواده نرسد آنان از نظر روانی و شخصیتی رشد خوبی نمیکنند. خانوادهای که از نظر عاطفی ضعیف است نمیتواند اعضای خود را به گرمی دور خود جمع کند و آنان را از انحرافات بازدارد. فرزندان در چنین خانوادهای چون استقلال بیان ندارند و نمیتوانند راحت احساسات و مشکلاتشان را با پدر و مادر درمیان بگذارند و خود را خالی کنند، همواره با ترس، اضطراب و ناآرامی دستبهگریبان هستند و اگرهم مشکل خود را به پدر و مادر بگویند درک نشده و همیشه توبیخ و تنبیه میشوند و همواره از سوی والدین مورد بازخواست قرار میگیرند. درنتیجه آنان دوست دارند بیشتر به اتاقشان پناه ببرند و از طریق رسانههای اجتماعی، سرشان را گرم کنند تا از قیافه عبوس پدر و مادر و پند و اندرزهای تکراری آنان در امان بمانند.
وی میافزاید: گاهی تحقیر کردن نوجوان موجب میشود که او پرخاشگر و خشن شود و حتی با خواهر و برادرش به جنگ و نزاع پرداخته و به آنها حسادت کند. تحقیر کردن ممکن است بهصورت بیاعتنایی، مسخرهکردن، ناچیز شمردن، اجازه صحبت ندادن و بهصورت نسبت دادن صفتهای نامناسب و بیعدالتی از سوی پدر و مادر اعمال شود که به نوعی سبب میشود تا نوجوان، حقارت و بیتوجهی را در خود احساس کند و از کمبود محبت رنج ببرد.
*کمبود محبت چه میکند؟
این روانشناس با اشاره به اینکه نوجوان در این دوران بیش از هر زمان دیگر نیاز به محبت، توجه و تأیید شدن دارد میگوید: دختر جوانی که کمبود محبت دارد و نتوانسته از سوی والدین خود مورد توجه قرار گیرد، تمایل دارد با آراستن خویش و پوشیدن لباسهای محرک نظر افراد بهخصوص جنس مخالف را به خود جلب کند و از این طریق به نوعی مورد تأیید قرار گیرد. درواقع او به هرکسی که سر راهش قرار گیرد و به او اظهار محبت کند علاقهمند شده و میخواهد تمام کمبودها، مشکلات، بیمهریها و اسرار درونیاش را با او درمیان بگذارد که متأسفانه در این میان با سوءاستفادههای روانی و عاطفی و درنتیجه ناکامی، شکست و یأس روبهرو خواهد شد.
شریعتپناهی با اشاره به اینکه همین کمبود محبت در پسرهای نوجوان هم وجود دارد میگوید: اگر با پسر نوجوان با خشونت رفتار شود و نیازهایش مورد توجه قرار نگیرد او پس از مدتی بهدلیل کمتجربگی، دور بودن از واقعیتهای زندگی، غوطه خوردن در رویاها، بهسر بردن در دوران پرتلاطم روانی و غلیانهای جنسی، برای رسیدن به آرامش و همدلی به دوستان ناباب، مواد مخدر و دوستی با جنس مخالف در فضای مجازی و حقیقی متوسل میشود و برای دوری از تنهایی و پر کردن اوقات خود به سایتهای غیرمجاز اینترنتی یا برنامههای بدآموز پناه برده و به نوعی معتاد این برنامهها میشود. گاهی نیز بهانهگیر شده و با توسل به زور از والدین موتور، ماشین یا بهروزترین سیستمهای ارتباطی را میخواهد و در حقیقت در همین برهه از زندگی، بهدلیل بیتوجهی والدین بزرگترین صدمات را میخورد.
*فاخره بهبهانی
شناسه خبر 85062