پژوهشگر حوزه مطالعات زنان با تأکید بر اینکه طی سالهای گذشته به حضور زنان در سطوح عالی مدیریت و تصمیمگیری در کشور توجه خاصی نشده گفت: این ضعف موجود متأسفانه ما را به سمتی رهنمون میکند که نوع طراحیهای کاریکاتورگونه برای حضور زنان در عرصههای اینچنینی داشته باشیم.

سپهرغرب، گروه - طاهره ترابی مهوش:
این در حالی است که اگر تاریخ انقلاب اسلامی را ورق بزنید، حضور زنان در عرصههای سیاسی نشان میدهد، در ابتدای انقلاب، خانم مرضیه دباغ فرمانده سپاه پاسداران، زن بود و منیره گرجی (تنها زن عضو مجلس خبرگان قانون اساسی) نیز از دیگر زنانی بودند که در عرصههای تأثیرگذار کشور فعالیت داشتند؛ بنابراین مشکل اعتقادی وجود ندارد، اما چه اتفاقی رخ داده که حضور زنان در مقاطع مختلف کمرنگ و محدود به برخی افراد با وابستگیهای خاص شده است؟ چرا تعداد نمایندگان زن در مجلس باید کم باشد؟
از سوی دیگر نیز اگرچه معاونتی تحت عنوان معاونت امور زنان ریاست جمهوری در بدنه دولت وجود دارد، اما نقش این نهاد چیست و تا کجا بُرد دارد؟ چقدر میتواند در توانمندسازی، آگاهسازی، حساسسازی جامعه و مسئولان دغدغه ایجاد کند؟
بنابراین علت عدم حضور پررنگ زنان در عرصههای سیاسی، نیازمند آسیبشناسی است؛ اگر قرار بر این باشد که صرفاً با نگاهی مردانه یا کلیشهای به حضور زنان توجه کنیم، طبیعتاً در احقاق حقوق افراد ازجمله زنان و خانواده با مشکل مواجه خواهیم شد.
در آستانه آغاز بهکار دولت چهاردهم برآن شدیم تا در گفتوگو با نویسنده و پژوهشگر حوزه زنان به این امر بپردازیم که در ادامه میخوانید:
سحر دانشور عنوان کرد: پرداختن به آسیبشناسی حوزه زنان در ساختار دولتها اقدم درستی است، چراکه طی سالهای گذشته توجه خاصی به حضور زنان در سطوح عالی مدیریت و تصمیمگیری در کشور نشده است.
وی افزود: این در حالی است که این امر همواره مورد تأکید رهبری نیز بوده، در دیدارهای مختلف با بانوان، به این نکته تصریح کردهاند که باید به فکر یک ساز و کار برای ایجاد تحول در این زمینه بوده تا در بخشهای مختلف بتوانیم از این ظرفیت بهدرستی بهره ببریم.
وی با اشاره به اینکه البته در این مبحث باید به نکته دیگری نیز توجه کرد؛ این ضعف موجود متأسفانه ما را به سمتی رهنمون میکند که طراحیهای کاریکاتورگونه برای حضور زنان در عرصههای این چنینی داشته باشیم ادامه داد: مثل مدل امتیاز و داستانهایی که در دولت جدید مطرح میشود یا سهمخواهی و به عبارت دیگر تعیین سهم حضور، درصد حضور و درواقع نگاه کمی به این مسئله.
این پژوهشگر حوزه زنان با بیان اینکه درواقع این نگاه خطری است که ما را تهدید کرده و طبیعتاً یکی از عوارض وضعیت رها شدن حضور زنان در جایگاههای عالی است، خاطرنشان کرد: باید به این نکته توجه کرد که وقتی میخواهیم به این موضوع بپردازیم باید به نقطه مقابل و افراطی که ممکن است دچار آن شویم نیز دقت کنیم.
دانشور با تأکید بر اینکه آن چیزی که امروز میتواند ما را در این مسیر کمک کند این است که دید واقعبینانه داشته باشیم بدین معنا که مشخص کنیم در حال حاضر در سطوح میانی مدیریت و یا ردههای پایینتر چقدر از ظرفیت زنان استفاده شده و میشود؟ خاطرنشان کرد: درواقع باید به این سؤال پاسخ داد که زنان در این حوزه چقدر تمرین کرده و کارورزی کرده و حضور جدی داشتهاند تا در پی آن بتوان از این ظرفیت در سطوح عالیتر بهره برد؟
وی با تأکید بر ضرورت تجربهاندوزی زنان، کارورزی و انباشت تجربی آنها در سطوح مختلف مدیریتی، گفت: درواقع در این تجربهورزی باید فضا را به نقطهای برسانیم که امور زنان به یک نقطه طبیعی در مسیر ارتقای جایگاه حرکت کند.
وی با بیان اینکه برای این ارتقای جایگاه زنان در مسیر تجربهاندوزی لازم است به نقطه شایستهسالاری برسیم، خاطرنشان کرد: درواقع جنسیت نباید به عاملی برای طرد شدن یا بهعنوان امتیاز مثبت برای افراد بدل شود.
این پژوهشگر حوزه زنان با بیان اینکه البته در گامهای نخست این حرکت و تحول ما نیازمند توجه به جنسیت هستیم اما با در نظر گرفتن نسبت، ابراز کرد: اهمیت این مسئله بدان جهت است که ما در حال حاضر با درصد بالایی از زنان تحصیلکرده مواجهیم که مبتنی بر تحصیلاتشان در جایگاههای مختلف مشغول بهکار هستند.
دانشور، ادامه داد: در حال حاضر در سطوح مدیریتی سقف شیشهای (پدیده عدم توفیق زنان در دستیابی به سطوح عالی مدیریت) داریم که لازم است این سقفها با جرأت پیدا کردن مدیران دستگاههای مختلف در سطوح مختلف بهتدریج برداشته شود تا زمینه حضور زنان از طریق شایستهسالاری در سطوح مختلف فراهم و آنها صاحب تجربه شده تا حضور زنان در ساختار دولتی ارتقا یابد.
وی با بیان اینکه در این بین اگر بخواهیم نحوه حضور زنان را در جایگاههای مدیریتی ساختارسازی کرده و سیاستگذاری کنیم، کاری است تخصصی که باید توسط مسئولان انجام شود تصریح کرد: برای مثال در برنامه هفتم توسعه نیز پیشبینی شده که معاونت زنان ریاست جمهوری از نظر ساختاری باید ارتقا پیدا کند تا بتواند اثرگذاری بیشتری داشته باشد.
وی ادامه داد: درواقع این امکانی است که در این سند بالادستی فراهم شده؛ بنابراین لازم است دولت جدید به این ماده الحاقی برنامه هفتم توسعه توجه کند تا بتواند معاونت زنان را به لحاظ جایگاهی ارتقا دهد.
این پژوهشگر حوزه زنان با اشاره به اینکه در صورت فراهم شدن زیرساختهای عنوانشده از طریق انباشت تجربه، به میدان دادن زنان جهت داده و امکان حضور آنها را در سطوح عالی تصمیمسازیها فراهم کنیم، تشریح کرد: همانطور که عنوان شد این مسئله مستلزم سیاستگذاری است که خوشبختانه بخشی از آن در برنامه هفتم توسعه دیده شده؛ امید میرود دولت چهاردهم به این امر توجه لازم را داشته باشد.
معالوصف با توجه به آنچه گفته شد ضعف ساختاری حضور زنان در جایگاههای مدیریتی کلان کشوری امری واضح و مورد تأکید است؛ بنابراین بهنظر میرسد برای رفع این نقص نخستین گام آسیبشناسی این موضوع است؛ البته چنانچه از زبان کارشناس عنوان شد، برنامه هفتم توسعه فصلی را بهعنوان «زن، خانواده و جمعیت» اختصاص داده که در برنامههای توسعه بینظیر است و نشان از اهمیت این امر برای برنامهریزان دارد، با این حال اهمیت موضوع باعث نشده که برنامه بدون نقص باشد و انتقادهایی به نحوه تدوین، متن برنامه و اجرای آن وارد است.
در مرحله تدوین طبق گفته مطلعان، نگاشتن برنامه به جای معاونت راهبردی در معاونت برنامهریزی معاونت زنان انجام میشود که این بهدلیل ارتباط این معاونت با سازمان برنامه و بودجه بود و باعث میشود برنامه نگاه راهبردی نداشته باشد، البته این ایراد به طور کلی به برنامههای توسعه وارد است زیرا این برنامهها از یک سیاست کلی پیروی نمیکنند چراکه در انتهای هر برنامه با کیفیت نازلی به فکر تدوین برنامه بعدی میافتند.
ازطرفی به گفته کارشناسان متن این برنامه از منظرهای گوناگونی همچون میزان واقعی بودن اهداف، اهمیت دادن به اولویتهای زنان و خانواده، جامع و مانع بودن و غیره میتواند مورد بررسی قرار گیرد؛ زیرا سالانه تعداد زیادی پژوهش از قبیل پایاننامه، مقاله و طرح پژوهشی در زمینههای مختلف انجام میشود؛ بنابراین انتظار میرود برنامههای توسعه بهعنوان مهمترین اسناد میانمدت کشور از نتایج این پژوهشها بهرهمند شود چراکه به طورکلی درخصوص متن این برنامه در حوزه زنان و خانواده بهنظر میرسد این برنامه اولویتهای زنان و خانواده را بهدرستی تشخیص داده است.
نکته دیگر اینکه یکی از راهکارها برای جبران عوارض پیری جمعیت افزایش اشتغال زنان است که باید با حمایتهای متعددی همراه شود تا از طرفی کاهش جمعیت را تشدید نکند و از طرف دیگر امکان استفاده از نیروی کار زنان بدون آسیبهای بدنی و روحی و با درنظر گرفتن هماهنگی اشتغال، کار منزل را فراهم سازد. در این برنامه موضوع اشتغال زنان خیلی کلی بیان شده و موارد متعددی از دید آن جا مانده است، مواردی مانند اشتغال بالای زنان در مشاغل غیررسمی و مشکلات ناشی از آن. همچنین برنامه اشارهای به امکان دورکاری و اشتغال پارهوقت زنان که روش بسیار خوبی برای موازنه اشتغال کار منزل است نکرده و گویی همه این موارد را به عهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای تدوین برنامه اشتغال بانوان با رعایت نقش زن در خانواده گذاشته است.
شناسه خبر 85257