سپهرغرب، گروه ریحانهآفرینش: مطمئن هستیم که تاکنون، با جوکها یا تصاویر طنز زیادی درباره رانندگی خانمها مواجه شدهاید. تصاویر بسیار زیادی در سطح اینترنت وجود دارند که رانندگی خانمها را به طنز گرفتهاند.

آیا این واقعاً بدین معناست که زنان رانندههای بدی هستند؟
اول از همه باید گفت که تحقیقات نشان میدهد، مردان، بیش از زنان تصادف میکنند و مردها قوانین راهنمایی رانندگی را بیشتر زیر پا میگذارند. این مسئله بسیار منطقی بهنظر میرسد، زیرا هورمون تستوسترون در مردها، باعث افزایش ریسکپذیری میشود.
بله، برخی از زنان هم با سرعتهای بالا رانندگی میکنند اما اغلب آنها، محتاطر از مردان هستند. بنابراین اگر اینگونه است، چرا مردها ادعا میکنند که زنان رانندههای بسیار بدی هستند؟
جوکها، یکی از روشهای غیر مستقیمی هستند برای اینکه مردم ناامیدیهای خود را بیان کنند. مثلاً اگر یک فرد، رویداد سیاسی خاصی را دوست نداشته باشد، به احتمال زیاد با ساختن جوک، این نا امیدی را تخلیه میکند.
چرا مردها اذیت میشوند؟
یک توضیح برای این باور نسبت به زنان این است که مردها، توسط زنانی که آرام رانندگی کرده و محتاط بهنظر میرسند، اذیت میشوند. هرچقدر این حس ناامیدی بیشتر میشود، مردان بیشتر سعی میکنند که با استفاده از جوکهایی، درباره ی مهارتهای رانندگی زنان، این حس نا امیدی را تخلیه کنند.
اما این همه داستان نیست. مردی که توسط زنان، به هر علت دیگری نیز ناامید شود، میتواند از شرایط بهره برده و زنان را تمسخر کند. مثلاً اگر یک مرد توسط زنان، در مسئله دیگری (که هیچ ربطی به رانندگی ندارد) اذیت شده باشد، کماکان ممکن است سعی داشته باشد با اشتراک گذاشتن جوکهایی درباره مهارتهای رانندگی زنان، آنها را مسخره کند.
اما آیا این مسئله تنها بهعلت ناامیدی است یا عوامل دیگری نیز وجود دارند؟
نیاز به احساس بالاتر بودن نسبت به زنان، میتواند انگیزه دیگری باشد که مردان این برخورد را کنند. مردی که میواهد حس برتری داشته باشد و حس بهتر درونی را تجربه کند، ممکن است جوکهایی را در مورد زنان به انتشار بگذارد.
اگر یک مرد، بخواهد حس مردانه و قدرت داشته باشد، باید ادعا کند که زنان راننده بدی هستند تا بتواند ارزش خود را بالا ببرد.
مردها اجسام متحرک را بهتر میبینند و درک بهتری از فضا دارند
در تحقیقی، نشان داده شد که مردان در شناسایی اجسام متحرک (خصوصاً در سرعتهای بالا) بهتر هستند. این ممکن است بدین معنا باشد که مردان میتوانند حرکت ماشینها و افراد پیاده در جاده را بهتر تشخیص دهند.
اما این مسائل، کماکان نمیتواند تضمین کند که یک مرد، همواره راننده بهتری نسبت به یک زن است. در بسیاری کشورها، نرخهای بیمه برای زنان، پایین تر از مردان است و این مسئله نشان میدهد که باور اکثریت این است که احتمال تصادف مردان بیشتر است.
زنها در حال عملی کردن باور جامعه بهصورت ناخودآگاه هستند
باتوجه به کلیشه موجود در جامعه و با توجه به تکرار زیاد جوکها درباره مهارتهای رانندگی پایین زنان، باور عمیقی در سطح ناخودآگاه و در ذهن زنان ایجاد شده است. ذهن زنان پر از حرفها، تصاویر و داستانهای منفی شده است که این مسئله باعث برنامهریزی ضمیر ناخودآگاه آنها خواهد شد تا نهایتاً، خودشان با دستهای خود، این افکار را بیشتر و بیشتر واقعیت ببخشند. بنابراین به این مسئله باید توجه ویژهتری لحاظ کنند.
همچنین باتوجه به جو جامعه، چشمان زیادی روی رانندگی خانمها متمرکز است که این مسئله باعث خواهد شد خانمها، نتوانند رانندگی کردن را بهصورت ناخودآگاه انجام دهند و مدام، از ضمیر خودآگاه خود برای رانندگی استفاده کنند، حال آنکه، برای اینکه در انجام مهارتی مسلط شوید، باید پس از مدتی تمرین، آن کار را بهصورت ناخودآگاه انجام دهید و به آن فکر نکنید.
تمرکز روی اشتباهات
وقتی یک فرد، باوری را در خود به وجود میآورد، ذهن او در تمام مدت به دنبال یافتن شواهدی خواهد بود که این باور را محکمتر کند (بدون اینکه خود آگاه باشد).
به عبارت دیگر، اگر مردها باور داشته باشند که زنان نمیتوانند خوب رانندگی کنند، با اولین تصادفی که توسط زنان رخ میدهد، توجه زیادی جلب میشود و به سرعت در سطح جهان منتشر میشود. به همین علت است که جکهای زیادی را درباره تصادفهای عجیب زنان میخوانید حال آنکه این جکها درباره مردان بهندرت شنیده میشود.
درواقع اگر جوکی درباره مردان منتشر شود، مردم آنرا داده ای نامرتبط طلقی کرده (زیرا با کلیشه موجود در جامعه فاصله دارد) و آنرا در حافظه بلندمدت خود ضبط نخواهند کرد.
این مسئله به این علت است که ذهن برخی از مردم، قصد دارد بهصورت انتخابی روی حقایق مشخصی متمرکز شده و از باقی آنها صرفنظر کند.
شناسه خبر 57239