سپهرغرب، گروه ریحانهآفرینش - طاهره ترابیمهوش: پژوهشگر تاریخ اسلام از کربلا بهعنوان سند زنده از جایگاه واقعی زن در اسلام یاد کرد و گفت: هرآنکس که براساس انصاف قضاوت کند، متوجه میشود که آنچه منجر به سعادت بوده، آموزههای اسلامی است؛ زیرا نگاه فمینیست و جریانها غربگرایانه بیشتر به بُعد حیوانی جنس زن توجه دارد تا نفس و انسانیت آنها.
حادثه کربلا یکی از مهمترین حوادثی است که تأثیر بسیار شگرفی در تاریخ داشته که در این حادثه دردناک سبط نبی مکرم اسلام امام حسین (علیهالسلام) به همراه یاران وفادارش در دشت کربلا به شهادت رسیدند.در سفر امام حسین (علیهالسلام) از حجاز به کربلا، علاوهبر مردان، زنان بسیاری نیز حضور داشتند. این زنان جزء اهل بیت امام حسین (علیهالسلام) و یا از خانواده یاران آن حضرت بودند. زنان حادثه کربلا همانند مردان، وظیفه خاصی برعهده داشتند؛ آنها در زنده ماندن این حادثه شگرف و تأثیرگذار نقش بسیار ارزندهای ایفا کردند.
طبق بیان شهید مطهری (ره) تاریخ کربلا یک تاریخ و حادثه مذکر- مؤنث است. حادثهای که مرد و زن هر دو در آن نقش دارند؛ اما مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش، بر این اساس با توجه به اهمیت جایگاه زنان در این واقعه بر آن شدیم تا با حجتالاسلام رضا محمدی شاهرودی، استاد اخلاق، تربیت و عقاید گفتوگویی را ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
کارشناس مذهبی با بیان اینکه ازنظر قرآن کریم زن و مرد مکمل یکدیگر هستند، گفت: این به آن معنا است که زن و مرد در همه امور یکدیگر را پوشش میدهند.
حجتالاسلام رضا محمدی شاهرودی با تأکید بر اینکه زن و مرد چه در خانواده و چه در مسائل اجتماعی مکمل و متمم هم به حساب میآیند، ابراز کرد: مسائل سیاسی و نظامی نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ یعنی اگر خانمها در این صحنهها حاضر نشوند، آقایان نیز موفق عمل نخواهند کرد.
وی با بیان اینکه جایگاه زنان در انقلاب اسلامی ایران نیز نمونه مشابهی از فضای کربلا را تداعی میکرد، اذعان کرد: بنده شخصاً به یاد دارم تا زمانی که بانوان در راهپیمایی پیش از انقلاب حضور نداشتند، فضای جنگ و گریز در صحنه شکل میگرفت؛ بهطوری که گروههای چندنفره در خیابان شعار میدادیم و به محض حمله کماندوها صحنه را ترک میکردیم. اما با همراه شدن زنان دیگر بحث فرار کلاً منتفی شد، زیرا با فرار مردان این بانوان بودند که جانشان به خطر میافتاد؛ بنابراین میتوان گفت مسئله راهپیماییهای جریان انقلاب با حضور زنان تثبیت شد.
حجتالاسلام محمدی شاهرودی با تأکید بر اینکه فارغ از نقش بانوان شاخص همچون حضرت زینب و ام کلثوم و غیره در واقعه کربلا نقش دیگر بانوان حاضر در این واقعه نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است، تشریح کرد: برای مثال همسر وهب و یا همسر زهیر را نمیتوان نادیده گرفت، زیرا اگر این بانوان در کربلا حاضر نبودند، یقیناً این افراد نیز در این واقعه حاضر نمیشدند.
وی با اشاره به نقش بیبدیل هریک از افراد حاضر در واقعه کربلا و عاشورا، اذعان کرد: زُهَیر بن قین بن حارث بَجَلی، یکی از برجستهترین یاران امام حسین (ع) بود که در روز عاشورا، فرماندهی جناح راست سپاه امام حسین (ع) برعهده او بود و نقش مؤثری در برخورد با سپاه کوفه داشت؛ بَلاذُری تاریخنگار وی را از هواداران عثمان میداند، دشمن نیز در عصر تاسوعا، او را عثمانی خواند. شرکت او در جنگ بَلَنجَر (که به فرماندهی سلمان باهلی، در دوران حکومت عثمان در گرفت)، در دست نبودن گزارشی دال بر حضور وی در جنگهای دوران زمامداری امام علی (ع) و همچنین مایل نبودن زهیر به ملاقات با امام حسین (ع) در مسیر مکه به کوفه، مؤید این نکته است؛ اما مسئله این بوده که وقتی در منزل «زَرود» فرستاده امام (ع) او را برای دیدار با ایشان دعوت کرد، با تشویق همسرش، به حضور امام حسین (ع) رسید و طولی نکشید که با چهرهای گشاده که حاکی از تحول اساسی در روحیه او بود، به خیمهاش بازگشت و دستور داد که آن را به نزدیکی خیمههای امام حسین (ع) منتقل کنند.
حجتالاسلام محمدی شاهرودی ادامه داد: وی خود نیز عصر تاسوعا در سخنان اندرزگونهاش در مقابل دشمن، به تحول خود اشارهای کوتاه کرد؛ بهطوری که یکی از سپاهیان کوفه به او گفت «ای زهیر! تو در نگاه ما، از شیعیان این خانواده نبودی؛ (بلکه) عثمانی بودی.» زهیر پاسخ داد «چرا به موقعیت فعلی من استدلال نمیکنی که از آنهایم؟! بدان که به خدا سوگند من هرگز نامهای برای حسین ننوشتم، پیکی به سویش نفرستادم و قول کمکی نیز به او ندادم؛ اما راه، مرا با او در یکجا گِرد آورد و همین که او را دیدم، به یاد پیامبر خدا (ع) و منزلتی افتادم که او در پیش ایشان داشت و پی بردم که از سوی دشمنانش و گروه شما، چه بر سر او خواهد آمد، دیدم که برای حفظ حق خدا و پیامبرش که شما آن را ضایع کردهاید، باید به کمک او بشتابم، در زمره گروهش باشم و جانم را فدای او کنم».
وی با اشاره به اینکه حماسهآفرینیهای زهیر در صحنه عاشورا و تاسوعا به برکت تلنگری بود که همسرش به او زد، ابراز کرد: از این قبیل موارد در واقعه عاشورا بیشمار میتوان یافت؛ به تعبیری اگر زنان در صحنه عاشورا حضور نداشتند، شهید وجود نداشت.
حجتالاسلام محمدی شاهرودی با بیان اینکه نقش و تأثیرگذاری زنان جبهه مقابل امام حسین (ع) نیز قابل توجه است، عنوان کرد: در قضیه حضرت مسلم این بزرگوار برای جنگ با دارالاماره با 30 نفر محافظ، چهار هزار نفر نیرو داشت؛ اما مسئله این بود که زنان یکی یکی با رخنه در ذهن همسران، پسران و پدران خود، آنها را از سپاه حضرت مسلم جدا کردند و دست آخر ایشان تنها ماند.
این مقام مسئول با تأکید بر اینکه آنچه عنوان شد چه نمونههای مثبت و چه منفی تأثیرگذاری زنان در واقعه عاشورا و کربلا بود، خاطرنشان کرد: درواقع آنچه درخصوص تأثیرگذاری بانوان روی آن میتوان بهعنوان شاخص انگشت گذاشت، در مرحله نخست آیه قرآن است که بر مبنای آن میتوان گفت درباره زن و مرد بهصورت جداگانه نمیتوان قضاوت کرد، بلکه این دو مکمل و متمم یکدیگر هستند و درواقع شکلدهنده انسان کامل هستند.
این استاد دانشگاه افزود: نکته بعدی اینکه ازنظر قرآن بهلحاظ انسانیت فرقی بین زن و مرد وجود ندارد، چراکه این مهم منوط به روح و نفس او است؛ حال آنکه نفس نه مؤنث است و نه مذکر، پس این تمایز به بُعد حیوانی او بازمیگردد، بنابراین همانطور که مردان میبایست به وظیفه خود در قِبال خداوند، مردم و جامعه جامه عمل بپوشانند، زنان نیز در این حوزهها وظیفهمند هستند. پس هم مردان باید مجاهد باشند و هم زنان، البته ممکن است نوع مجاهدت این دو جنس بنا به تفاوت جسمی و روانی، با یکدیگر تفاوت داشته باشد.
حجتالاسلام محمدی شاهرودی با اشاره به اینکه تنها نوع رسالت براساس عقل و شرع این دو با یکدیگر متفاوت است، ابراز کرد: مسئله بعدی اینکه همانطورکه پیشتر عنوان شد، رسالتها با یکدیگر متفاوت است؛ اما نمیتوان ارجحیتی برای این رسالتها قائل شد.
وی با بیان اینکه علاوهبر موارد مذکور در واقعه کربلا به تأثیرگذاری بانوان از یک منظر دیگر نیز باید توجه کرد، گفت: واقعه کربلا دومرحلهای است؛ مرحله نخست آن تا روز عاشورا بوده که فرماندهی آن را امام حسین (ع) برعهده داشت. درواقع این مرحله را میتوان مقدمه کار قلمداد کرد و مرحله دوم که پس از عاشورا آغاز میشود و در آن حضرت زینب و شماری از بانوان نقشآفرینی میکنند؛ اگر نگویم اثر و نقش این مرحله از مرحله نخست بیشتر است، باید بگویم کمتر هم نیست.
وی ادامه داد: درواقع اگر حضرت زینب (س) نبود و آن فداکاریها را نمیکرد، کربلا در کربلا به معنای واقعی باقی میماند؛ زیرا برپایی جنگ در بیابانی بیآبوعلف و دور از هیاهوی شهرها، توطئه از سوی امویان بود تا کسی از این واقعه و آنچه بر سر امام و یارانشان و اهل بیتش آوردند، باخبر نشود.
این پژوهشگر تاریخ اسلام با بیان اینکه اگر بانوان در واقعه کربلا حضور نداشتند این واقعه زیر تلی از خاک دفن میشد، اذعان کرد: درواقع حضرت زینب (س) این سیاست امویان را نقش بر آب کرد.
حجتالاسلام محمدی شاهرودی با بیان اینکه اهل بیت حضرت پس از این واقعه با حضور در کوفه و شام و دیگر شهرها با بیان آنچه بر سرشان آمده این شهر را نیز به کربلای دیگری بدل کردند، اظهار کرد: درواقع کربلا توسط این عزیزان در عرض جغرافیایی و طول تاریخ به جریانی ماندگار تبدیل شد.
وی با اشاره به اینکه وجود این میراث فرهنگی بینظیر (عاشورا) مرهون حضور بانوان و نقش بیبدیل آنها در این واقعه است، تصریح کرد: آنچه مسلم است اینکه عاشورا سند زندهای از جایگاه واقعی بانوان در اسلام در طول تاریخ بوده و هست.
حجتالاسلام محمدی شاهرودی ادامه داد: بنابراین آنچه که امروز از سوی فمینیستها و نیز جریانهای غربگرا به جهت ایجاد تقابلی بین آموزههای اسلام با جایگاه و حقوق زنان بیان میشود، نشان از نادانی آنها است؛ اما اگر عامدانه بیان میشود، بیانگر دیدگاه مغرضانه و بر مبنای صفت شیطانی آنها بوده، زیرا راهی که از سوی فمینیست بهعنوان الگو پیش روی بانوان قرار گرفته، چیزی جز قربانی کردن آنها را در پی نخواهد داشت.
وی با تأکید بر اینکه راه رسیدن زنان به جایگاه واقعی مسیر اسلام است و واقعه کربلا و عاشورا سند زندهای برای این مهم محسوب میشود، گفت: هرآنکس که براساس انصاف قضاوت کند، متوجه میشود که آنچه منجر به سعادت بوده، آموزههای اسلامی است؛ زیرا نگاه فمینیست و جریانهای غربگرایانه بیشتر به بُعد حیوانی جنس زن توجه دارد تا نفس و انسانیت آنها.
شناسه خبر 58629