متن کامل این نامه به شرح زیر است:
«جناب آقای تاجیک، گفتگوی جنابعالی با روزنامه شرق در تاریخ 30/08/1401 با عنوان "ناخودآگاه معطوف به زندگی" را مطالعه کردیم، مطلع هستیم، شأن علمی و جایگاه شما اجازه نمی‌دهد دو نامه قبلی ما که یکی شکایت به آقای گوترش و دیگری به مردم ایران بود و در خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها مندرج گردید را مطالعه نمائید. نامه‌هایی که در خصوص پشت پرده نفرات اغتشاشات اخیر بود.
خلاصه آن نامه در خصوص این بود که چند گروه و چند فرد با هویت‌های مشخص، با حمایت‌ها و پشتیبانی‌هایی که فقط یک سرویس جاسوسی می‌تواند به آنها هدیه بدهد، یک دیکتاتوری رسانه‌ای وحشتناک و مخوف ایجاد کرده‌اند. این گروه‌ها و افراد به حدی ترسناک و مخوف‌تر از داعش هستند که صدای ضدانقلاب خارج‌نشین نیز در آمده است. این گروه‌ها قصد دارند همان کاری که داعش در عراق نمود و با رعب و وحشت، سرزمین‌های عراق را در چند روز فتح کرد با ایران بکنند.
به نظر ما، تاریخ نویسان در آینده تاریخ این کشور خواهند نوشت، طبقه نخبگی ایران، خصوصاً جامعه شناسان و متخصصان شبکه‌های اجتماعی به عنوان آسیب شناسانی که قرار بود کشورشان را در برابر سوء استفاده گران و کلاهبرداران حمایت نمایند، خیانت کردند.
جناب آقای تاجیک، جنابعالی در مقاله خود اشاره کرده‌اید، رفتار افرادی که در خیابان حضور پیدا کرده‌اند در چارچوب هیچ نظریه‌ای نمیگنجد و اعتقاد دارید آنها افرادی هستند که تاب زندگی دیکته شده نداشته و در حال ساخت یک دگر مطلوب خود هستند. ما نکته شما مبنی بر اینکه نظریات جامعه شناسی، توانایی تبیین رفتار معترضان را ندارند، قبول داریم. چرا که نظریات بر اساس واقعیت‌های اجتماعی جامعه‌ها تولید شدند و توانایی تبیین پروژه‌های دستکاری شده پشت پرده و مصنوعی را ندارند و اتفاق روی داده در ایران هم نیز از همین جنس می‌باشد، چرا‌که گروه‌ها و سازمان‌هایی در پشت پرده و در شبکه‌های اجتماعی برای تولید این افراد زحمت کشیده‌اند.
هر چند از شما انتظار نیست به عنوان یک استاد جامعه شناسی، شناخت کامل و دقیقی از چگونگی و چرایی شکل گیری این رفتارها که ناشی از یک برنامه 5 ساله سایبری و رسانه ای با دسترسی‌های غیرقانونی به شبکه‌های اجتماعی بوده را داشته باشید، اما اعلام نظریه ای که عده ای از افراد، بدلیل دیکته شدن یک سبک زندگی در حال رهایی از املای قبلی و نوشتن یک دیکته جدید برای خود هستند، نیز بعید است. چرا که اگر این نظریه را بپذیریم، این دگرشدن باید در همه کشورها، خصوصاً کشورهایی با اولویت‌های اصلی و فوری تر با همین کنش وحشیانه، قساوت گونه، هتاکانه، بی ادبانه و بدون منطق نیز بروز کند که روی نداده است.
به هر حال، هر چند تصور اولیه ما، سوء استفاده جریانات سیاسی از فضای فعلی کشور به نفع خود میباشد و با عرض پوزش گفتگوی شما را هم در این چارچوب تحلیل میکنیم، لکن بر آن شدیم مواردی بسیار خلاصه را برای شما و سایر اساتید جامعه شناسی مطرح کنیم. که شاید در عمل، جامعه متخصص شبکه اجتماعی کشور، خدمتی کوچک به حوزه علم جامعه شناسی نمایند.
جناب تاجیک مطلع هستید که طی 5 سال گذشته تعدادی تیم رسانه‌ای شامل تیم فرشگرد، نوفدی، مسیح علینژاد، بنیاد آوای آزادی و خانم ویکتوریا با دسترسی غیرقانونی و کثیف، مسئولیت تجزیه و تحلیل و شناسایی علایق و نفرت‌های مردم ایران و دستکاری آن را بر عهده داشته اند.
مطلع هستید قدرت و توان این تیم‌ها به حدی شده که صدای گروه‌های ضد انقلاب مانند طیف شورا گذاری‌ها و ملی گراها درآمده که قدرت این تیم‌ها به حدی است که حتی ما اجازه طرح هیچ نقد و ایده‌ای نداریم، چرا‌که این تیم‌ها هر صدایی غیر از صدا و ایده خودشان را یک شبه لجن مال می‌نمایند.
آقای تاجیک مطلع هستید، وقتی چند سال پیش آمریکایی‌ها در نظر داشتند فتح الله گولن را به ترکیه بازگردانند، فضاسازی و ظرفیت‌سازی این پروژه را تحویل تیم بنیاد "آوای آزادی" دادند که این بنیاد یکی از گروه‌های پشت پرده اغتشاشات بوده و تیرماه 1400 گروه‌های ضدانقلاب درگیر اغتشاشات را با هزینه خود به اسرائیل برده بود. حتماً رئیس این بنیاد که از طرفداران ترامپ می‌باشد را می‌شناسید.
آقای تاجیک مطلع هستید چند سال پیش تیم فرشگرد که پروژه دستکاری روی شبکه‌های اجتماعی و شبکه سازی براندازی ایران را بر عهده گرفته بوده است، وقتی متوجه می‌شود امکان پیاده سازی پروژه را ندارد، راساً و بدون هماهنگی با آمریکایی ها، تصمیم می‌گیرد که طی یک عملیات پیچیده و چند لایه روی مقامات آمریکایی، یک عملیات پیچیده روانی پیاده نموده تا تصمیم مورد نظر آنها یعنی حمله به ایران را بگیرند. که گند این پروژه در می‌آید و کنگره، بودجه این پروژه که موسوم به اینفودیس می‌باشد را قطع می‌نماید.
آقای تاجیک بر خلاف تصور شما مبنی بر ایده دگر شدن افراد معترض، مطلع هستید تربیت این افراد به مدت 5 سال و با کپی برداری از روش مسعود رجوی در تربیت تروریست‌های دهه شصت بوده است، خلاصه برایتان بگویم طی مدت 5 سال گذشته، صفحات و کانال‌های زیادی در شبکه‌های اجتماعی ایجاد گردیده که با انتشار فقر و بدبختی‌های مردم ایران که بعضاً بسیاری از آن‌ها جعلی و مربوط به کشورهای دیگر بوده است و با استفاده از آهنگ‌های تاثیرگذار‌، احساسات افراد زیادی تحریک شده و سپس با انتشار زندگی‌های لاکچری و مرفه و عیاشی، مخاطبان را لایق این زندگی‌ها دانسته و سپس برای اینکه بتوانند افرادی خشن و قاتل تربیت نمایند، به مرور توهین به مقدسات به صورت بی ادبانه ای انجام شده و در نهایت نیز آموزش درگیری با ماموران و خانواده‌های آنان انجام شده است و اکنون با افرادی دیوانه وار روبرو هستید.
جناب تاجیک حتماً دیگر مطلع هستید داعش با طرفداران محدود خود، چگونه فیلم‌های کشتار خود را تولید و در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌نمود تا از این طریق جلوی هرگونه مقاومتی را گرفته و علیرغم کم بودن جمعیت خود به نسبت مردم عراق، بخش‌های زیادی را تصرف نمود.
آقای تاجیک هر چند بعید می‌دانم برای شما و دوستان شما پیام تهدید آمده باشد اما نمی‌دانم مطلع هستید یا نه‌؟ برای هر کسی که اندک مخاطبی در شبکه‌های اجتماعی داشته و اقدام به نقد رفتارهای اغتشاشات نموده باشد، پیام تهدید آمده که یا ادامه ندهید یا تصاویر شخصی و خانوادگی تان منتشر می‌شود.
جناب تاجیک از جنابعالی با سابقه فعالیت امنیتی و اطلاعاتی کمی بعید است متوجه این مسائل پیش پا افتاده و نقش سرویس‌های اطلاعاتی خصوصاً صهیونیست‌ها نشده باشید.
جناب آقای تاجیک عزیز‌، می‌دانید مطالبه آخر همین افرادی که نمی‌دانید آن را در چه چارچوب نظری بگنجانید از صهیونیست‌ها چه بوده است؟ کافی است سری به سایت بنیاد ملی دفاع از دموکراسی و نوشتار آقای دووبیتز بیاندازید، درخواست داشتند اطلاعات لحظه ای ماموران انتظامی و تعداد آنها و... به آنها داده شود. ما هیچ انتظاری از شما برای یک نقش آفرینی در مقام یک مسئول امنیتی سابق نداریم، لکن خواهش داریم اجازه ندهید به ساحت علم جامعه شناسی توهین شود. متاسفانه در زمان سکوت جامعه نخبگی ایران، نخبگی لمپنیسم خود می‌تازد.
اقای تاجیک از جنابعالی خواهش داریم علم جامعه شناسی را فدای مطامع سیاسی و باندی خود نفرمائید. ساحت علم، مقدس است. بعید می‌دانم شما با سابقه کارهای اطلاعاتی و سیاسی نفهمیده باشید که عده ای از جوانان که با هدف دستیابی به آزادی و رفاه اقتصادی، اقدام به هتاکی و اعمال خشونت آمیز می‌زنند، گرفتار چه فرقه کثیفی شده اند. فرقه‌ای که هزاران بار بدتر و خطرناک تر از مسعود رجوی و داعش است، چرا که تروریست‌هایی تربیت می‌کنند که عضو هیچ گروه سیاسی نیستند، پایگاه آموزشی نرفته اند، از سیاست بدشان می‌آید اما تندترین رفتار سیاسی و حتی قتل انجام میدهند. افرادی که مواد مخدر استعمال نکرده اند و دچار یک افیونی هزاران بار خطرناک تر از شیشه و هروئین شده اند.
جناب دکتر مزه قدرت و بازی‌های سیاسی اینقدر شیرین است که حاضرید برای بردن در یک بازی دو روزه، عده ای جوان مظلوم را در این مرداب متعفن رها کنید تا شاید امتیاز بیشتری برای حزب تان بگیرید.
جناب تاجیک خداوند را سپاسگزاریم که بر خلاف شما، اندک تعلقی به دستگاه دیوان سالاری و منافع دولتی و سیاسی نداریم که بخواهیم بر اساس منافع حزبی و گروهی خود موضع گیری کنیم ولکن مطمئن باشید تاریخ همه ما را نقد خواهد کرد.»