کم نیستند افرادی در بخش‌های مختلف رسمی یا غیر رسمی که زود باور می‌کنند خیلی بلد هستند! اما مسائل و مشکلات در جامعه نشان می‌دهد حتماً بخش چشمگیری از اینان غلط فکر می‌کنند که امیدواریم حداقل و زودتر بدانند که نمی‌دانند و به‌علاوه هرچه زودتر موقعیتی فراهم شود تا از طرق منطقی و درست موارد ضروری کار و حوزه خدمتی خود را یاد بگیرند.

باور بفرمایید در بعضی بخش‌ها مردم عادی خیلی بهتر از مدعی یا به‌اصطلاح کارشناس، راه حل مشکلات را می‌دانند؛ البته با وقوف به موانعی که بر سر راه حل مسائل وجود دارد.

برای ثبوت ادعای خود مجبورم مثلاً مسائل بازار را در تعامل یا قضاوت‌های ناشیانه برخی از بخش‌های مرتبط با ادارات به‌نام به‌اصطلاح کارشناس مطرح کنم که گاهی نوع برداشت اداری‌ها از بازار برای کسبه یا تولیدکنندگان چنان بی‌ریشه یا ضعیف است که مورد خنده یا سوء استفاده آنان قرار می‌گیرد؛ به‌طوری که در مواردی برخی بازاری‌ها دوغ و دوشاب را همسان نمایانده و موجب برداشت‌های کاملاً نادرست افراد رسمی می‌شوند. چون فضای بازار و انواع کالاها دارای تفاوت‌هایی است که کمتر کسی به‌راحتی می‌تواند به چم و خم آن‌ها پی ببرد که در لایه‌های پنهان به آن نکات ظریف، فوت کوزه‌گری بازاریان و یا تولیدکنندگان می‌گویند و نباید هر کسی به آن‌ها پی ببرد.

حال کشوری که می‌خواهد خودکفا بوده و شاهد ارتقا در همه عرصه‌ها باشد، آموزش و استمرار آن اصلی اجتناب‌ناپذیر است؛ البته این گفتار به معنای نبود افراد خبره در برخی بخش‌ها نیست. انصافاً کشور ما در بخش‌هایی که کم هم نیست، پیشرفت‌های چشمگیر و حتی خیره‌کننده‌ای داشته و دارد، منظور ما ضرورت تسری این مهم یعنی آموزش و مهارت به سایر بخش‌ها و ضمناً لزوم استمرار و تقویت در همه بخش‌ها است؛ به‌طوری که در مواقع لازم معضل قحط‌الرجالی بعضاً هم به‌درستی، به اذهان متبادر نشود، إن‌شاءالله.