ما در قلب منطقه‌ای زندگی می‌کنیم که تمام نگاه‌ها به آن دوخته شده‌؛ منطقه غرب آسیا یا خاورمیانه از جهات مختلف بسیار مهم است:

خاورمیانه به‌دلیل موقعیت راهبردی خود بین آسیا، اروپا و آفریقا و وجود گذرگاه‌های مهم دریایی نظیر کانال سوئز و تنگه هرمز، در استراتژی‌های امنیتی جهانی جایگاه ویژه‌ای دارد. این منطقه محل اتصال فرهنگ‌ها و تمدن‌های مختلف است و هرگونه بی‌ثباتی در آن می‌تواند تأثیرات جهانی داشته باشد. این منطقه بزرگ‌ترین ذخایر نفت و گاز جهان را در خود جای داده و همین مسئله آن را به یک مرکز اصلی رقابت‌های ژئوپلیتیکی تبدیل کرده است. کنترل منابع انرژی خاورمیانه برای قدرت‌های جهانی از اولویت‌های امنیتی محسوب می‌شود؛ خاورمیانه محل درگیری‌های متعدد سیاسی، قومی و مذهبی بوده که پیامدها و تأثیرگذاری آن‌ها فراتر از مرزهای منطقه‌ای است. وقوع بهار عربی، جنگ‌های داخلی و مسئله هسته‌ای ایران ازجمله عواملی هستند که به پیچیدگی امنیت این منطقه افزوده‌اند؛ درعین‌حال بسیاری از گروه‌های افراط‌گرا نظیر داعش در این منطقه فعالیت داشته‌اند که تهدیدی جدی برای امنیت جهانی به‌شمار می‌رود.
از سوی دیگر این منطقه محل سهم‌خواهی قدرت‌های بین‌المللی است و اگر تاریخ را بررسی کنیم، از زمانی که استعمار قدیم شکل گرفت، تا استعمار نو و فرانو، کشورهای قدرتمند تلاش کرده‌اند با ابزارهای گوناگون استیلای کاملی بر این منطقه داشته‌ باشند؛ زمانی با کودتا و بر سر کار آوردن حکومت‌های دست‌نشانده این هدف شوم را پیگیری و در برهه‌ای یک کشور جعلی تأسیس می‌کنند که بیش از 70 سال مانند غده سرطانی در این منطقه خون می‌ریزد. در برهه‌ای دیگر هم گروه‌های افراطی اسلامی مانند داعش را برای مخدوش کردن چهره اسلام، کشتار شیعیان و تقویت جایگاه خود، خلق می‌کنند.
هم‌زمان با سقوط بشار اسد در سوریه، سرکرده گروهک تروریستی منافقین از طرح «دیواربه‌دیوار» پرده برداشته و گفته است که باید بعد از ریختن دیوار اسد در سوریه، آن را به‌صورت دومینویی به ایران نیز رساند. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا نیز این طرح را تکمیل کرده و گفته است که هدف نهایی تحرکات اخیر در سوریه، مقاومت‌زدایی در منطقه است.
روزنامه رای‌الیوم چاپ لبنان نیز در گزارشی به تحرکات پیچیده در بیروت اشاره‌ کرده و نوشته است که برهم زدن ثبات داخلی مقاومت، مهم‌ترین دستورالعملی است که سفارتخانه‌های اروپایی با هدایت لیزا جانسون سفیر آمریکا، آن را در دستور کار قرار داده‌اند. سرمقاله‌نویس این روزنامه که اغلب اخبار دست‌ِ اول امنیتی را منتشر می‌کند، به این موضوع نیز اشاره‌ کرده که آنچه در صحنه میدان جاری است را باید با هوشمندی تحلیل کرد.
اگر کمی دقیق‌تر اتفاقات و اقتضائات این منطقه را مرور کنیم، خواهیم فهمید که نمی‌توان در غرب آسیا زندگی کرد و از دست‌اندازی استکبار جهانی آسوده‌خاطر بود؛ ما ناچاریم همیشه یک واقعیت غیر قابل انکار را تحت عنوان «دشمن»، پیش چشم داشته باشیم، حتی اگر ما چشم ببندیم و این واقعیت منحوس و خطرناک را نخواهیم ببینیم، او با چشمانی گشاده و پنجه‌هایی خون‌آلود، از هر ابزاری برای نابودی ما استفاده می‌کند. برای او جمهوری اسلامی و ایران فرقی ندارد، همان‌طور که سوریه و بشار اسد برایش فرق نداشت و در نخستین ساعات، تمام زیرساخت‌های این کشور را از بین برد. او یک سوریه کلنگی با مردمی نیمه‌جان می‌خواهد که منابع نفت و گاز و ثروت‌هایش را غارت کند، برای او اسد و غیر اسد مهم نیست، این همان خواب آشفته‌ای است که برای ایران هم دیده‌اند.