چالش زنان در مسیر کارآفرینی با سرمایههای خُرد؛
فرصتهای گمشده در خانهها
زهره پوروهابی

در کوچهپسکوچههای همدان خانههایی هستند که اگرچه خاموش و آرام به نظر میرسند، اما در دل خود رؤیاهای اقتصادی بسیاری را پنهان کردهاند؛ رؤیای استقلال مالی، خودکفایی و اثرگذاری اجتماعی. این رؤیاها عمدتاً متعلق به زنانی هستند که با سرمایههای خُرد اما انگیزههای بزرگ، زندگی میکنند. زنانی که اگرچه دارایی آنها محدود است، اما چنانچه راه برایشان باز باشد، میتوانند چرخ اقتصاد خانواده و محله را به حرکت درآورند؛ فقط کافی است آسمان برای پروازشان تا اوج مهیا باشد.
* سرمایه هست، مسیر نیست
مشاهده میدانی و گفتوگو با فعالان محلی نشان میدهد که در بسیاری از مناطق شهری و حاشیهای همدان مانند خضر، دیزج، حاجیآباد و حصار، زنانی حضور دارند که سرمایههای خُردی را بهصورت طلا، پساندازهای خانگی یا صندوقهای کوچک خانوادگی ذخیره کردهاند، فقط کافی است سری به بانک ملی شعبه شریعتی بزنید که به بانک کارگشایی معروف است، آنوقت شاهد حضور زنانی خواهید بود که به فراخور توان، حجمی طلا همراه دارند و میخواهند بهازای امانت گذاشتن سرمایه زرین خود، وامی دریافت کنند. این گوشهای از واقعیتی است که در اقتصاد جامعه میگذرد؛ این سرمایهها اگر به مسیر درست هدایت شوند، میتوانند منجر به راهاندازی کارگاههای خانگی، خدمات محلی یا حتی فروشگاههای آنلاین شوند، اما حقیقت این است که این مسیر مبهم، سختگذر و بدون همراهی تخصصی است. زنان اغلب نمیدانند از کجا باید شروع کنند، چگونه اعتماد کنند و یا حتی چه مهارتی را توسعه دهند.
اگر با بسیاری از بانوان همدانی صحبت کنید، بهخوبی درمییابید که آنها مهارت ایجاد اندوخته حتی از باقیمانده خُردهخرجهای خانه را دارند، اما ابهام در محل بهکار گرفتن این سرمایههای خُرد و درعینحال عدم اطمینان از بازگشت سرمایه، باعث شده است بسیاری از آنها یا از پسانداز دست بردارند و یا بر خرید طلا تمرکز کنند. صدها زن در این جامعه زندگی میکنند که میخواهند، اما نمیتوانند. آموزش کارآفرینی، مدیریت مالی، بازاریابی و حتی آموزش مهارتهای ابتدایی ثبت و پیگیری طرحهای اقتصادی برای این زنان یا وجود ندارد و یا دسترسی به آنها دشوار و پُرهزینه است.
* وامهایی که داده شدند، اما کسبوکاری شکل نگرفت
در سالهای اخیر تسهیلاتی تحت عنوان «وام مشاغل خانگی» به شمار زیادی از زنان در استان پرداخت شده؛ اما بسیاری از این وامها یا بدون آموزش و پشتیبانی به مصرف خانوار اختصاص یافتهاند و یا در پروژههایی کمدوام و بدون بازده اقتصادی، هزینه شدهاند.
نبود زیرساختهای نرمافزاری مانند آموزش هدفمند، نبود بازار مناسب فروش، بیبرنامگی در معرفی محصولات و نبود یک زیستبوم حمایتی واقعی، از دلایل اصلی عدم موفقیت این طرحها است؛ درواقع وام بدون توانمندسازی، نهتنها راه حل نیست، بلکه گاه خودش مانعی تازه میشود.
* الگوهای بومی، حلقه مفقوده انگیزش
زنان برای حرکت نیاز به دیدن موفقیت دارند. اما چه کسی الگوهای موفق بومی را معرفی میکند؟ رسانهها؟ نهادهای دولتی؟ مدارس و مراکز فرهنگی؟ متأسفانه این نقش اساسی، هنوز جای خالی خود را در سیاستهای توسعه محلی نشان میدهد. درحالی که زنانی در همین شهر با سرمایههای کوچک، کسبوکارهایی در حوزههای صنایع دستی، ترشیجات محلی، خیاطی، بستهبندی و یا خدمات آموزشی ایجاد کردهاند که میتوانند الگو و راهنما باشند.
در این میان با توجه به آنچه طی سالها از مسائل مختلف حوزه زنان بهویژه در عرصه اقتصاد دیده و شنیدهایم، موارد ذیل پیشنهاد میشود:
ایجاد مراکز تسهیلگری محلی مخصوص زنان در فرهنگسراها یا پایگاههای محله برای مشاوره مالی، آموزش و پیگیری طرحهای خُرد.
راهاندازی صندوقهای محلی با آموزش مالی همراه با تجمیع سرمایههای خُرد و ایجاد اعتماد اجتماعی.
برگزاری نمایشگاههای فصلی محصولات زنان با حمایت شهرداری و سازمان میراث فرهنگی.
زنان همدان نهتنها فرصتهای اقتصادی هستند، بلکه ستونهای فرهنگی و اجتماعی شهر نیز بهشمار میروند. اگر نگاه ما به آنها صرفاً حمایتی و از بالا به پایین باشد، فرصت بزرگ توسعه محلی را از دست خواهیم داد. سرمایههای خُرد در دل خانههای همدانی خوابیدهاند؛ بیدار شدن آنها فقط به یک تصمیم نیاز دارد: تصمیمی برای باور، آموزش و همراهی.
شناسه خبر 93748