حوزه علمیه قم بهعنوان یکی از مهمترین مراکز دینی و علمی جهان شیعه، در یک قرن اخیر نقش بیبدیلی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران و حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی ایفا کرده است.

حوزه علمیه قم بهعنوان یکی از مهمترین مراکز دینی و علمی جهان شیعه، در یک قرن اخیر نقش بیبدیلی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران و حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی ایفا کرده است. تأسیس رسمی این حوزه در سال 1301 شمسی با هجرت آیتالله شیخعبدالکریم حائری یزدی به قم، نقطه عطفی در تاریخ تشیع بود که بهتدریج این شهر را به کانونی برای تولید فکر دینی، مبارزه با استعمار و هدایت جریانهای انقلابی تبدیل کرد. با ظهور شخصیتهایی مانند امام خمینی (ره)، نقش اجتماعی- سیاسی حوزه علمیه قم پُررنگتر شد و توانست نهضت اسلامی ایران را رهبری کند و الگویی برای جنبشهای اسلامی در سایر کشورها ارائه دهد.
حوزه علمیه قم تنها به عرصه سیاست محدود نماند، بلکه در زمینههای علمی، فرهنگی و اجتماعی نیز تأثیرات عمیقی برجای گذاشت. این نهاد دینی با تربیت هزاران عالم، محقق و مبلغ، توانست در مقابله با اندیشههای مادیگرایانه و التقاطی، گفتمان اصیل اسلامی را احیا کند و به شبهات فکری و کلامی پاسخ دهد. نقش حوزه در پیروزی انقلاب اسلامی و سپس در تثبیت نظام جمهوری اسلامی، نشاندهنده جایگاه بیبدیل آن بهعنوان یک نهاد پیشرو در تحولات جامعه ایران است.
در چند دهه اخیر حوزه علمیه قم در عرصههای آموزشی و پژوهشی پیشرفتهای چشمگیری داشته است. این نهاد با حفظ اصالتهای حوزوی، در زمینههای مطالعات قرآنی، فلسفی، کلامی، فقهی، تفسیری و اصولی، گامهای بلندی برداشته و به تولید علوم انسانی اسلامی پرداخته است. تأسیس مراکز تخصصی همچون مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، جامعةالزهرا (س)، مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآن، جامعهالمصطفی (س) و دهها مؤسسه دیگر، نشاندهنده عزم جدی حوزه برای ورود به عرصههای نوین پژوهشی است.
تولید آثار عمیق و بدیع در فلسفه اسلامی، کلام جدید، فقه حکومتی، تفسیر تطبیقی و علوم اجتماعی اسلامی، ازجمله دستاوردهای حوزه در سالهای اخیر بوده است. تلاش برای تدوین نظام فکری منسجم در مقابل مکاتب غربی، ارائه نظریههای اسلامی در حوزه اقتصاد، حقوق، روانشناسی و سیاست و نیز پاسخگویی به شبهات عقیدتی، از کارکردهای مهم پژوهشی حوزه علمیه قم محسوب میشود. این تلاشها به حدی گسترده و اثرگذار بوده که انکار یا کوچکنمایی آنها نهتنها غیر منصفانه است، بلکه معمولاً ناشی از عدم اطلاع دقیق از حجم فعالیتهای علمی حوزه یا پیشداوریهای غرضآلود است. با وجود تمام دستاوردهای درخشان، مسیر پیش روی حوزه علمیه قم هنوز ناتمام است و ضرورت دارد با نگاهی نقادانه و تحولگرا، آسیبها و کاستیهای آن بررسی شود.
* ضرورت تحول در حوزه برای تربیت طلاب مسلط به موضوعشناسی
یکی از نقاط ضعف نظام پژوهشی و آموزشی حوزه، عدم توجه کافی به موضوعشناسی دقیق در علوم انسانی است. طلاب معمولاً با مباحث کلی و انتزاعی آشنا میشوند، اما برای تولید علوم انسانی اسلامی، باید به مسائل عینی و کاربردی جامعه تسلط داشته باشند. تحول در روشهای آموزشی حوزه و گنجاندن دروسی که طلاب را با مسائل روز جامعه آشنا کند، ضروری است. همچنین، ایجاد کارگاههای تخصصی موضوعشناسی میتواند به طلاب کمک کند تا پیش از ورود به پژوهش، مسائل را بهدرستی بشناسند و تحلیل کنند.
* ضرورت تحول در عرصه پژوهشهای بین رشتهای
علوم انسانی اسلامی ذاتاً بین رشتهای است؛ برای مثال فقه حکومتی بدون شناخت علوم سیاسی، اقتصاد و جامعهشناسی، ناقص خواهد بود. متأسفانه پژوهشهای حوزوی عمدتاً در چارچوبهای سنتی انجام میشود و کمتر به تعامل با دیگر علوم میپردازد. راهاندازی مراکز پژوهشی بین رشتهای با مشارکت اساتید حوزه و دانشگاه میتواند این خلأ را پُر کند. همچنین، تشویق طلاب به مطالعه و تحقیق در رشتههای مختلف و ایجاد زمینههای گفتوگوی علمی بین حوزویان و دانشگاهیان، از دیگر راهکارهای مؤثر است.
* تقویت روحیه و کار پژوهشی جمعی
فرهنگ پژوهش در حوزه عمدتاً فردمحور است، درحالی که حل مسائل پیچیده علوم انسانی نیازمند کار گروهی است؛ بسیاری از پژوهشهای حوزوی بهدلیل عدم هماهنگی و نبود نهادهای پژوهشی منسجم، ناتمام میمانند یا تأثیرگذاری لازم را ندارند. تشکیل تیمهای پژوهشی با حضور متخصصان مختلف و طراحی پروژههای بلندمدت، میتواند کیفیت تحقیقات را ارتقا دهد. همچنین، ایجاد شبکههای علمی میان حوزویان و محققان دانشگاهی باعث همافزایی و تولید نظریههای نوین خواهد شد.
برای پیشبرد علوم انسانی اسلامی، باید میزهای تخصصی مسائل تشکیل شود که در آن اساتید حوزه و دانشگاه بهصورت متمرکز روی معضلات جامعه کار کنند. این میزها باید مسئلهمحور باشند و علاوهبر شناخت دقیق مشکلات، راهکارهای عملیاتی ارائه دهند؛ برای مثال میز تخصصی فقه و اقتصاد میتواند به بررسی مشکلات اقتصادی کشور از منظر اسلامی بپردازد و راهکارهای اجرایی ارائه کند. این روش، پژوهش را از حالت انتزاعی خارج کرده و به حل مسائل واقعی جامعه نزدیک میکند. البته در طول این سالها تشکیل مراکز تخصصی حوزوی در مدار تصمیمگیری برخی مراکز اقتصادی همچون شورای فقهی بانک مرکزی ابتکارات مفیدی بوده است که البته باید میزان اثرگذاری و موانع تصمیمسازی آنها بازنگری شود.
* ضرورت تولید علوم انسانی اسلامی منطبق با بوم
یکی از چالشهای علوم انسانی اسلامی، تقلید از الگوهای غربی است. برای تولید علم بومی، باید زیستبوم اسلامی- ایرانی، عرف اجتماعی، عادات فرهنگی و قوانین داخلی را درنظر گرفت. علوم انسانی وارداتی لزوماً پاسخگوی نیازهای جامعه ما نیستند. اجتهاد مبتنی بر شرایط زمان و مکان همانگونه که امام خمینی (ره) تأکید داشتند، میتواند این مشکل را حل کند. حوزه علمیه باید با مطالعه عمیق جامعه ایران، نظریههایی ارائه دهد که هم اسلامی باشد و هم با شرایط کشور سازگار.
اجتهاد متناسب با تحولات اجتماعی ضرورتی انکارناپذیر است. حوزه علمیه باید بهجای تکرار مباحث قدیمی غیر مفید، به مسائل نوپدید مانند فضای مجازی، بانکداری دیجیتال، زیست فناوری و حقوق بشر از منظر اسلامی بپردازد. این امر مستلزم آموزش روشهای جدید اجتهادی به طلاب و بهرهگیری از علوم روز است.
* توجه به فقه حکومتی با تمرکز بر شناخت زمان و تشخیص دقیق مصلحت
فقه حکومتی یکی از مهمترین عرصههای علوم انسانی اسلامی در عرصه علوم هنجاری است که حوزه علمیه قم باید به آن توجه ویژه کند. تشخیص مصلحت و مدیریت جامعه براساس فقه اسلامی نیازمند شناخت عمیق از تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است. حوزه باید دورههای تخصصی فقه حکومتی راهاندازی و طلاب را برای تحلیل مسائل کلان کشور آماده کند. همچنین، تعامل بیشتر با نهادهای حکومتی و ارائه مشاورههای فقهی کاربردی میتواند به ارتقای این حوزه کمک کند.
منبع: خبرگزاری تسنیم
شناسه خبر 93928