گروه رسانه ای سپهر

آخرین اخبار:
شناسه خبر:96685
عضو هیئت‌علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان؛

بهبود فضاهای عمومی در گرو تغییر رویکرد صرفاً کالبدی مدیریت شهری

بهبود فضاهای عمومی در گرو تغییر رویکرد صرفاً کالبدی مدیریت شهری

سپهرغرب، گروه شهر - شهره کرمی: عدالت شهری مفهومی چندبعدی است که به برابری فرصت‌ها، کیفیت زندگی و امکان مشارکت برابر همه شهروندان در بهره‌مندی از ظرفیت‌ها و منابع یک شهر اشاره دارد. این عدالت زمانی محقق می‌شود که دسترسی به خدماتی مانند حمل‌ونقل عمومی کارآمد، آموزش باکیفیت، مراکز بهداشت و درمان و فضاهای سبز، حق عمومی و نه امتیازی برای گروهی خاص باشد. ارزیابی میزان تحقق عدالت شهری نیز نیازمند شاخص‌هایی دقیق است که هم توزیع جغرافیایی خدمات و هم کیفیت، هزینه و امکان استفاده واقعی از آن‌ها را بررسی کند.

برای تحقق این برابری، سیاست‌گذاری شهری باید بر کاهش فاصله میان مناطق برخوردار و کم‌برخوردار تمرکز کند. توسعه شبکه حمل‌ونقل عمومی در نقاط محروم، گسترش مراکز آموزشی و درمانی و طراحی فضاهای عمومی امن و در دسترس برای همه از کودکان و سالمندان گرفته تا افراد دارای معلولیت، از اقدامات ضروری است. در حوزه مسکن، سیاست‌های تأمین مسکن مقرون‌به‌صرفه، نوسازی بافت‌های فرسوده با حفظ ترکیب اجتماعی و مقابله با سوداگری زمین، می‌تواند مانع تبعیض و رشد حاشیه‌نشینی شود.

مشارکت شهروندان در تصمیم‌گیری‌های شهری نیز بخش جدایی‌ناپذیر عدالت شهری به‌شمار می‌رود. ایجاد شوراهای محلی، بسترهای دیجیتال برای بیان دیدگاه‌ها و شفاف‌سازی فرآیند تصمیم‌گیری، اعتماد عمومی را افزایش داده و از تمرکز قدرت در دست گروهی محدود جلوگیری می‌کند.

در بسیاری از شهرهای ایران، توزیع زیرساخت‌ها همچنان نابرابر است؛ محله‌هایی سال‌ها در انتظار یک ایستگاه مترو یا حتی یک پارک محلی مانده‌اند، در حالی که برخی مناطق فراتر از نیاز خود از امکانات برخوردارند. ادامه این روند می‌تواند نابرابری را به تار و پود شهرها گره بزند و سرمایه اجتماعی را تضعیف کند. کارشناسان راه‌حل را در گذار از نگاه صرفاً کالبدی به شهرسازی و حرکت به سوی رویکردی عدالت‌محور می‌دانند؛ رویکردی که هم به ساخت و هم به ساختار اجتماعی شهر توجه داشته باشد.

به همین منظور با محمد سعید ایزدی، دانش‌آموخته معماری از دانشگاه تهران و فارغ‌التحصیل دکتری تخصصی شهرسازی و بازآفرینی شهری از انگلستان که در حال حاضر به‌عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا فعالیت دارد و پیش‌تر معاون وزیر راه و شهرسازی و دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری ایران بوده است گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

*تعریف عدالت شهری چیست؟ از نگاه شما عدالت در شهرسازی چگونه باید تعریف و سنجیده شود؟

درباره تعریف عدالت شهری و چگونگی سنجش آن، می‌توان گفت که عدالت در این حوزه به معنای بهره‌مندی همسان و متوازن همه شهروندان از خدمات، زیرساخت‌ها و امکاناتی است که به شکل طبیعی باید در یک شهر موجود باشد. این عدالت باید در سراسر محدوده شهر و در تمامی حوزه‌ها و سطوح برقرار باشد تا ساکنان، فارغ از موقعیت مکانی یا شرایط اقتصادی، امکان دسترسی برابر به منابع و خدمات شهری را داشته باشند.

در نقطه مقابل این مفهوم، فقر شهری قرار می‌گیرد؛ پدیده‌ای که در سال‌های اخیر به‌طور گسترده در شهرهای ایران به‌ویژه کلان‌شهرها ظهور یافته است. این فقر نه‌تنها به معنای کمبود درآمد خانوارهاست، بلکه لایه‌های متعددی دارد که شامل ضعف در دسترسی به خدمات بهداشتی، آموزشی و اجتماعی می‌شود. همچنین، نارسایی در تأمین خدمات پایه همچون آب سالم، شبکه مطمئن برق و زیرساخت‌های اساسی دیگر، به همراه کاستی در ارائه خدمات درمانی، از مهم‌ترین جلوه‌های این فقر به‌شمار می‌آید.

آنچه امروز در بسیاری از شهرها دیده می‌شود، شکلی بارز از نبود تعادل و نابرابری در توزیع خدمات و امکانات است؛ وضعیتی که مستقیماً منعکس‌کننده فقدان عدالت در گستره شهری محسوب می‌شود و به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین چالش‌های توسعه شهری در کشور قابل تأمل است.

*چه راهکارهایی برای تضمین دسترسی عادلانه به خدماتی مثل حمل‌ونقل، آموزش، بهداشت و فضاهای عمومی وجود دارد؟

راهکارهایی که می‌تواند تضمین‌کننده دسترسی عادلانه به خدمات در شهر باشد، در وهله نخست در وجود یک سند توسعه نهفته است؛ سندی که مبنای کار و اجرای برنامه‌های توسعه نزد مدیریت شهری قرار می‌گیرد و باید توزیع مناسب و عادلانه خدمات و همه زیرساخت‌های لازم را به شکلی درست، در تمام سطوح شهر پیش‌بینی و جایگذاری کرده باشد. این سند، که امروز با نام طرح جامع و تفصیلی شناخته می‌شود، باید به‌طور روشن و عملیاتی موضوع عدالت را در برنامه‌ریزی‌های خود لحاظ کند.

در گام دوم، پس از تدوین چنین سندی، ورود به مرحله اجرا و پایبندی مدیریت شهری به الزامات آن، نقشی اساسی در تحقق عدالت شهری دارد. اجرای دقیق و بی‌انحراف این برنامه‌ها از سوی مدیریت شهری، می‌تواند زمینه تحقق برابری در دسترسی به خدمات را فراهم آورد.

در نهایت، شهروندان خود نقش مهمی در این فرآیند ایفا می‌کنند. آنان با مطالبه‌گری، نظارت و دیده‌بانی بر چگونگی ارائه خدمات و میزان برخورداری از آن‌ها، می‌توانند به‌طور مستمر روند تحقق عدالت را رصد کرده و از مدیریت شهری درباره این موضوع پاسخ بخواهند. چنین مشارکت فعالانه‌ای از سوی مردم، ضامن پویایی نظام برنامه‌ریزی شهری و پیشگیری از ایجاد شکاف در دسترسی به خدمات خواهد بود.

*شهرسازی چگونه می‌تواند به کاهش تبعیض در حوزه مسکن و جلوگیری از حاشیه‌نشینی کمک کند؟

درخصوص کاهش تبعیض در حوزه مسکن و جلوگیری از شکل‌گیری حاشیه‌نشینی، باید گفت پدیده بد‌مسکنی که ریشه در جابه‌جایی‌های جمعیتی و نبود توزیع مناسب زمین میان اقشار مختلف اجتماعی دارد، طی سال‌های اخیر زمینه‌ساز رشد و گسترش مناطق حاشیه‌ای شده است. این مشکل، که خود پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی گسترده‌ای به همراه دارد، در صورتی که در چارچوب یک نظام شهرسازی سالم و اصولی قرار گیرد، می‌تواند به سمت کاهش آثار منفی هدایت شود.

چنین نظامی باید بتواند با بهره‌برداری درست از تمامی ظرفیت‌های موجود، چه در درون شهرهای فعلی، چه در بخش‌های پیوسته به محدوده شهر، و چه در قالب توسعه منفصل از طریق ایجاد شهرک‌ها و شهرهای جدید، بستر مناسبی فراهم آورد تا نیازمندان به مسکن بتوانند از هر سه مسیر به شکلی متوازن و کارآمد بهره‌مند شوند. این رویکرد، در کنار سیاست‌های حمایتی و نظارت دقیق، می‌تواند ابزار مؤثری برای کاهش تبعیض و جلوگیری از تمرکز فقر در حاشیه شهرها باشد.

*چه معیارهای اخلاقی باید در طراحی فضاهای عمومی رعایت شود تا همه گروه‌ها (از کودکان تا سالمندان و افراد دارای معلولیت) بهره‌مند شوند؟

در بحث معیارهای اخلاقی در طراحی فضاهای عمومی، واژه کلیدی «همه‌شمولی» می‌تواند پاسخ روشنی به این موضوع بدهد. همه‌شمولی باید به‌عنوان معیاری اساسی در فرآیند برنامه‌ریزی و طراحی، چه در فضاهای عمومی و چه در فضاهای نیمه‌عمومی، مورد توجه قرار گیرد. منظور از همه‌شمولی این است که فضاها باید امکان پذیرش و حضور همه اقشار اجتماعی را فراهم کنند؛ از کودکان و سالمندان گرفته تا افرادی با معلولیت‌های جسمی یا حسی.

در این مسیر، باید از ایجاد فضاهایی که بر اساس جنسیت یا ویژگی‌های خاص، گروهی از مردم را طرد می‌کنند، پرهیز شود. پدیده «طرد اجتماعی» یکی از معضلات مهم در فرآیند قطبی شدن برخی فضاهاست؛ جایی که عرصه‌ای، چه به لحاظ کارکرد و چه به لحاظ کالبدی، به سمت مردانه شدن یا انحصاری شدن میل پیدا می‌کند و ناخواسته بخش‌هایی از جامعه را از حضور و استفاده محروم می‌سازد.

اگر بتوانیم مفهوم همه‌شمولی ـ که در ادبیات تخصصی با اصطلاح Inclusion شناخته می‌شود ـ را به‌عنوان معیار اصلی در تمامی مراحل برنامه‌ریزی و طراحی مدنظر قرار دهیم، این امکان وجود خواهد داشت که فضاهایی شکل بگیرند که به‌طور واقعی پاسخگوی نیازهای گوناگون جامعه باشند و برنامه‌هایمان را در مسیر تحقق عدالت فضایی و اجتماعی هدایت کنند.

*چگونه می‌توان از شکل‌گیری محلاتی که بر اساس طبقه اجتماعی یا قومیت جداسازی می‌شوند جلوگیری کرد؟

وقتی به گذشته خود بازمی‌گردیم، درمی‌یابیم که طی دهه‌های گذشته، جابه‌جایی‌های جمعیتی منجر به شکل‌گیری مناطقی شده که در ادبیات شهرسازی به آن‌ها «گتو» گفته می‌شود. گتوها محلاتی هستند که به‌طور متمرکز، قوم یا گروه خاصی در آن‌ها مستقر می‌شوند و هویت کالبدی و اجتماعی آن محدوده را شکل می‌دهند. بیشتر این محلات در خارج از چارچوب برنامه رسمی توسعه شهری پدید آمده‌اند و به همین دلیل در دسته «اسکان غیررسمی» جای می‌گیرند. چنین فضاهایی، یا همان محدوده‌های تصرف‌شده خاص، به‌تدریج دیواری اجتماعی میان ساکنان آن‌ها و سایر بخش‌های شهر ایجاد می‌کنند.

برای جلوگیری از شکل‌گیری چنین گتوهایی، باید توسعه شهری را منطبق بر برنامه رسمی شهر پیش برد و سیاست‌های توزیع و بهره‌برداری از زمین را بر همان مبنا سامان داد. پایبندی مدیریت شهری به نظام توسعه و برنامه‌ریزی رسمی، کلید پیشگیری از این نوع تمرکزهای ناخواسته جمعیتی است.

با وجود این، باید توجه داشت که مفهوم «اختلاط اجتماعی»؛ یعنی زندگی گروه‌های مختلف قومی و فرهنگی در کنار یکدیگر، در فرهنگ شهری گذشته ما مسبوق به سابقه است. برای نمونه، در شهر همدان محلاتی چون محله ارامنه یا محله کلیمی‌ها در مجاورت با محلات مسلمان‌نشین قرار داشتند و اهالی، زندگی عادلانه، آرام و مسالمت‌آمیزی را در کنار یکدیگر تجربه می‌کردند. چنین هم‌زیستی می‌تواند همچنان در شهرهای امروز نیز تداوم یابد، به شرط آن‌که این ترکیب قومی و اجتماعی با طرحی آگاهانه شکل گیرد و منجر به ایجاد گتو یا مرزبندی‌های اجتماعی- فضایی نشود که ساکنان آن را از بقیه شهر جدا سازد.

*چه سازوکارهایی برای مشارکت شهروندان در تصمیم‌گیری‌های شهری لازم است تا عدالت و اخلاق رعایت شود؟

یکی از مهم‌ترین عوامل ترغیب شهروندان به حضور و مشارکت فعال در فرآیند برنامه‌ریزی، سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری‌های شهری، تقویت اعتماد آنان به مدیریت شهری است. این اعتماد با مجموعه‌ای از اقدامات ایجاد می‌شود؛ اقداماتی مانند شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی دقیق، توضیح روشن برنامه‌های توسعه و ایجاد بستر واقعی، نه صرفاً شعاری، برای مشارکت شهروندان در تصمیم‌گیری‌های مربوط به زندگی و محیط پیرامونشان، از فضاهای خصوصی و نیمه‌خصوصی تا فضاهای عمومی.

زمانی که شهروند بتواند به مدیریت شهری اعتماد کند، دعوت به حضور در تمامی فرآیندها و مراحل تصمیم‌گیری معنای واقعی پیدا می‌کند و مشارکت او تأثیرگذار خواهد بود. با این حال، در دهه‌های گذشته، مفهوم مشارکت شهروندی عمدتاً به شکلی شعاری و در قالب برنامه‌های تبلیغاتی و پروپاگاندایی مطرح شده و از ظرفیت واقعی مردم برای ایفای نقش در فرآیندهای شهری بهره چندانی گرفته نشده است. تحقق واقعی این مشارکت، نیازمند تغییر رویکرد و عمل به تعهدات در قبال مردم است.

* آیا در سیاست‌گذاری‌های شهری ما، عدالت در توزیع زیرساخت‌ها (مانند مترو، پارک، بیمارستان) رعایت می‌شود؟

باید گفت این سیاست‌ها در چارچوب سند توسعه؛ شامل طرح جامع و طرح‌های توسعه تفصیلی و موضوعی ذیل آن شکل می‌گیرند. هنگامی که این اسناد از توزیع مناسب زیرساخت‌ها و خدمات شهری برخوردار باشند، می‌توان امید داشت که نه‌تنها نقشه راه توسعه را به‌درستی ترسیم کرده‌اند، بلکه بستر تحقق عدالت اجتماعی در برخورداری یکسان شهروندان از تمامی خدمات پایه و تکمیلی را نیز فراهم ساخته‌اند.

رعایت یک نظام عدالت‌محور در مدیریت شهری، در وهله نخست نیازمند آن است که خودِ سند توسعه، بر پایه عدالت تنظیم شده باشد. در گام بعد، مدیریت شهری باید بدون کم‌وکاست به اجرای مفاد این سند پایبند بماند. در نهایت، شهروندان نیز با ایفای نقش ناظر و دیده‌بان، باید بر اجرای فرآیندها نظارت کنند و با شناخت و مطالبه‌گری، از تحقق حقوق خود در مسیر توسعه شهری اطمینان پیدا کنند.

* معماری شهرهای آینده؛ کالبد مهم‌تر است یا اجتماع؟

با توجه به آنچه بیان شد؛ برای بهبود وضعیت فضاهای عمومی در جهت تحقق اصل همه‌شمولی، نخست باید نگاه طراحان و مدیران شهری از جنبه صرفاً کالبدی به رویکردی اجتماعی‌ـ‌ فرهنگی تغییر کند. فضاهای عمومی نباید تنها به‌عنوان مکان‌هایی برای عبور یا فعالیت گروه خاصی از شهروندان دیده شوند، بلکه باید عرصه‌ای مشترک برای تعامل، هم‌زیستی و تجربه جمعی باشند. این امر زمانی محقق می‌شود که نیازهای گروه‌های مختلف از کودکان و نوجوانان گرفته تا سالمندان و افراد دارای محدودیت جسمی یا حسی، به‌طور دقیق شناسایی و در فرایند طراحی لحاظ شود.

گام دوم، تدوین ضوابط و استانداردهای طراحی بر مبنای دسترسی‌پذیری و عدالت فضایی است؛ استانداردهایی که الزامی باشند، تحت نظارت قرار گیرند و در همه پروژه‌های شهری اجرا شوند. همزمان باید از ساخت یا ایجاد فضاهایی که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم، موجب طرد افراد بر اساس جنسیت، وضعیت اقتصادی یا پیشینه فرهنگی می‌شوند، خودداری کرد.

در کنار ملاحظات طراحی، مشارکت واقعی شهروندان در تصمیم‌گیری و بهره‌برداری از فضاها، عنصر کلیدی موفقیت پروژه‌هاست. شفاف‌سازی فرایندها، اطلاع‌رسانی عمومی و بهره‌گیری از نظرات گروه‌های محلی، نه‌تنها کیفیت و مقبولیت فضاهای عمومی را افزایش می‌دهد، بلکه بستر اعتماد پایدار میان جامعه و مدیریت شهری را نیز فراهم می‌سازد. نتیجه این مسیر، شکل‌گیری شهری همه‌شمول، پویا و انسانی است.

ارسال نظر

سوال: پایتخت مصر؟ GHahere

*شرایط و مقررات*
کلمه امنیتی را بصورت حروف فارسی وارد نمایید
بعنوان مثال : پایتخت ارمنستان ؟ ایروان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار