دبیر جبهه فرهنگی نیروهای انقلاب استان همدان مطرح کرد:
رسالت پیامبر مبتنی بر تفکر و تعقل
سپهرغرب، گروه دین و اندیشه - سمیرا گمار: دبیر جبهه فرهنگی نیروهای انقلاب استان همدان گفت: رشد و بالندگی حضرت رسول زمانی است که جاهلیت به اوج خود رسیده و جامعه بشری در انحطاط فرو رفته؛ پس زمان آن است که خداوند از طریق ایجاد یک سازوکار عالمانه، نشان دادن مسیر عقل و تفکر و باور، به فریاد بشر برسد.
یکی از خصوصیات بارزی که خداوند در قرآن درباره پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) مطرح میکند، این است که میفرماید: «من انفسکم؛ پیامبر از شما، در بین شما و با شما بود.» به این معنا که پیامبر (ص) مردمی بوده و کسی که از میان مردم برخاسته، در میان آنها بوده و در غمها و دردهایشان شریک است، علاوهبر بُعد فردی در سلوک، در رفتار حکومتی خویش با مردم هم چنین رابطهای دارد؛ این تصویر کلی است که قرآن درباره پیامبر فرموده است.
وقتی قرآن مهمترین ویژگی پیامبر را مطرح میکند، میفرماید: «او رحمت برای عالمین بود.» یعنی رأفت، مهربانی، نرمش با مردم و حتی با دشمنان از ویژگیهای رفتاری پیامبر ما بوده است. پیامبر (ص) در صحنههای نبرد به یاران خویش توصیه میکرد که وقتی درحال حرکت هستید، مبادا مردم آسیب ببینند، مبادا آبهایشان آلوده شود، خانههایشان آسیب ببیند و ترس و وحشت در آنان ایجاد شود. در مواجهه با دشمن مواظب باشید اگر آنها بدزبانی و بدرفتاری میکنند، شما چنین رفتاری نداشته باشید، اگر اسیر گرفتید، با آنها درست و طبق نظامی که در قرآن مشخص شده، رفتار کنید. خودِ پیامبر هم که با مردم در دوره اقتدارش بسیار لطیف و نرم برخورد میکرد.
با این اوصاف آیا تبیین ویژگیهای این شخصیت که ما مسلمانی و حیات خود را مدیون او هستیم و اکنون بیشازپیش به مشی و سیرهاش نیازمندیم، برای ما روشن بوده و یا به دیگر بیان توانستهایم آن را در زندگی خود و در جامعه جاری و ساری کنیم؟ با قرار گرفتن در ایام میلاد نورانی پیامبر عظیمالشأن (که جانهای عالم به فدای او باد) فرصتی دست داده تا در گوشهای از شخصیت این وجود مقدس تفکر و تأمل کنیم. ما هرگز نمیتوانیم به تمام ابعاد شخصیتی پیامبر خاتم بپردازیم، اما در اینجا به تبرک میلاد پُرنور رسول مهربانیها و مصطفای خوبیها با حجتالاسلام مهدی جوادی، استاد حوزه و دانشگاه و دبیر جبهه فرهنگی نیروهای انقلاب استان همدان در این خصوص به گفتوگو نشستهایم تا گوشهای از حیات موقر وجود نازنینش را به تماشا بنشینیم؛ آنچه در ادامه میخوانید، متن این مصاحبه است:
* میلاد پیامبر و اتفاقات مقارن آن نشاندهنده از بین رفتن ظلم و آمدن یک راهبر به دنیا بود
حجتالاسلام مهدی جوادی در ابتدای سخنان خود با اشاره به شرایط و حوادث زمان تولد پیامبر اعظم (ص) که مقدمات رشد و رسالت ایشان در آن فضا شکل گرفت، عنوان کرد: ایشان در عامالفیل به دنیا آمد که اتفاق بزرگی رقم خورد و شخصی بهنام ابرهه با لشکری از فیلها به قصد ویران کردن خانه خدا به کعبه حمله کرد؛ چراکه میدید مردم به سمت کعبه گرایش دارند و کسی به او توجه نمیکند که خداوند از طریق ابابیل خانه کعبه را مصون نگه داشت و ابرهه و لشکرش منکوب شدند.
وی خاطرنشان کرد: برداشت بنده این است که خداوند میخواهد بگوید ما اگر افرادی را مانند ابرهه از صحنه زندگی محو کرده و استبداد و دیکتاتوری را از بین میبریم، یک راهبر و مدیر صالح بشری را وارد جامعه میکنیم.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: اینطور میتوان استنباط کرد که خداوند با معدوم کردن یک منکر، یک عابد متفکر را به این کره خاکی میآورد. درواقع اینطور میتوان گفت که اگر ابرهه نابود میشود، مظاهری از فساد و منکر هم با او نابود میشود؛ مثلاً طاق کسری که نماد پادشاهی ظالمانه بود، ترک برداشت، آتشکدهای که پرستش میشد، ناگهان در آن روز خاموش شد و غیره. زمان اتفاق این حوادث قابل بررسی و تأمل است که اگر به هم وصل شوند، مؤیدات روایی و قرآنی هم دارد و از بین رفتن این مظاهر را میتوان در «جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ» مشاهده کرد.
حجتالاسلام جوادی در ادامه افزود: رشد و بالندگی حضرت رسول زمانی است که جاهلیت به اوج خود رسیده و جامعه بشری در انحطاط فرو رفته؛ پس زمان آن است که خداوند از طریق ایجاد یک سازوکار عالمانه، نشان دادن مسیر عقل و تفکر و باور، به فریاد بشر برسد.
* وجود پیامبر مایه خیر و برکت بود
وی با اشاره به اینکه تولد و رشد پیامبر در دوران مذکور شکل گرفته و چون شأنیت حضرت رسالت است از نقطه آغازین منشأ خیرات و برکات بوده، تصریح کرد: زمانی که ایشان را در هنگام تولد به دایهای میسپارند، زندگی خانوادگی او که بر اثر فقر در ورطه نابودی بود، به آبادانی و برکت میرسد. درواقع وجود فیزیکی نورانی پیامبر اکرم (ص) که قرار بوده سنگ بنای فکر انسانی را بگذارد، حتی بدون اینکه آیینی عرضه کند، مایه برکت و منبع فیض بوده است.
این استاد حوزه در ادامه با اشاره به دوران دیگری از حیات رسول اکرم و سیره ایشان در جامعه، ابراز کرد: عامل اصلی اجتماع جامعه حول وجود پیغمبر در ابتدای حرکت نبی مکرم اسلام طبق آیه قرآن «فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم وَلَو کُنتَ فَظًّا غَلیظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِکَ» نرمی اخلاق پیامبر (ص) است؛ خداوند میفرماید ما بهواسطه رحمتی که به تو داشتیم، آرامشبخشی به تو عنایت کردیم که اگر این آرامشبخشی در وجود تو نبود، مردم از اطرافت پراکنده میشدند.
حجتالاسلام جوادی اذعان کرد: اخلاق پیامبر با کرامت انسانی عجین است؛ به این معنا که یک انسان کریم، لین بوده و جامعه از وجود او آرامش میبیند، علاوهبر این، باید گفت جامعه عصر پیامبر با جهالتی که داشت (مثلاً خشونت علیه زنان بهشدت بالا بود و دختران را زنده به گور میکردند، خشونت قبیلهای در اوج خود قرار داشت و مواردی نظیر اینها) باعث شده بود شخصیت و اخلاق پیامبر دیده شود. چون معمولاً در جامعه چیزی که کم است، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و چون آن جامعه بدوی عاری از اخلاق بود، وقتی جمع آن در وجود پیامبر دیده و لمس شد، مردم در اطرافش حلقه زدند.
وی ادامه داد: موارد مذکور مربوط به اوایل رسالت پیامبر است، اما ما شاهد آن هستیم که در اواخر عمر شریف پیامبر (ص) که همان اخلاق و نرمش با ایشان همراه است، مردمی که اطرافش بودند، از منش پیامبر فاصله گرفتند و نفاق، عناد و حسادت در بین امت پیامبر وجود داشت که در اینجا باید به این نکته توجه کرد که درست است پیامبر اخلاق خوبی داشت، اما جامعه دارای فکر، پذیرش و باور قوی نبود. به همین دلیل پیامبر در اواخر عمر شریف خود تنها و به روایتی سه روز پیکر ایشان بر زمین ماند. بهواقع پیامبر همان پیامبر است، اما جامعه گِرد ایشان نمیماند، چون آموزهها را روی خود پیاده نکرده و خودسازی نداشتهاند.
دبیر جبهه فرهنگی نیروهای انقلاب استان همدان با این بیان که پیامبر ما پیامبر اندیشه و تعقل بود، اظهار کرد: کسانی که میاندیشند و باورشان درست است، میتوانند حول پیامبر بمانند، اما کسانی که عاری از تعقل و تفکر هستند، نمیتوانند با احساسات صرف خود در کنار نبی بمانند و یک روز از پیامبر فاصله خواهند گرفت.
حجتالاسلام جوادی در جمعبندی این بخش از سخنان خود گفت: پس اخلاق پیامبر با تمام تفصیلی که قرآن به آن اشاره کرده، علت تامه اجتماع امت نیست، بلکه یکی از علل در کنار دیگر علتها است.
وی سپس به این نکته اشاره کرد: میزان بهرهمندی ما از سیره و اخلاق نبوی و حتی بزرگان دین به اندازه مطالعه و تفکرمان خواهد بود؛ یعنی در این صورت گام نخست را برداشتهایم. آیا اگر سرانه مطالعهمان در روز 10 دقیقه باشد، چند دقیقهاش مربوط به مطالعات سیره نبوی است؟ نکته دوم اینکه کتابهایی که میخوانیم معتبر هستند یا ما را به سمت خرافات سوق میدهند؟
این استاد دانشگاه ادامه داد: وقتی این موضوع را بررسی کنیم، میبینیم که جامعه فعلی ما خیلی از سیره و روش معقول پیامبر برخوردار نیست؛ اگر قرار است به جامعهای با اخلاق، اندیشمند و با دقت و نظم مبتنی بر الگوی حسنه پیامبر دست پیدا کنیم، باید این الگو را هرروزه مورد بازبینی و توجه قرار دهیم. مثل کاسبی که هرروز خریدوفروش خود را بررسی میکند؛ بنابراین ارزیابی هرروزه، از الزامات زیست ما برای بهرهمندی از اخلاق و سیره نبوی است.
حجتالاسلام جوادی با اشاره به این فرمایش پیامبر که فرمودهاند: «اِنّی بُعثتُ مُعلِّماً»، توضیح داد: حضرت فرمودهاند من معلم مبعوث شده و برای تعلیم آمدهام؛ خداوند پیامبر ما را با کتاب فرستاد. اگر ما بخواهیم اخلاق هم داشته بلاشیم، این اخلاق باید مبتنی بر علم و اندیشه باشد تا از افراط و تفریط مصون باشیم.
وی بیان کرد: گاهی اخلاق خوب در نگاه ما این است که با همه دست دوستی بدهیم و با همه ارتباط برقرار کنیم، درحالی که معنای اخلاق حسنه این نیست؛ خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «مُحَمَّدٌ رَسولُاللَّهِ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَىالکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» آیه صریحاً میفرماید اخلاق پیامبر و کسانی که همراه او هستند یا در مواجهه با دوستان است، یا دشمنان. در برابر دوستان با رحمت است و در برابر دشمن شدید و گاهی در حد غزوه و سریه و جهاد است.
دبیر جبهه فرهنگی نیروهای انقلاب استان همدان اذعان کرد: البته گاهی کسانی هستند که در مقابل ما قرار دارند، اما معاند نیستند که ادامه ارتباطات با آنها لازم بوده و نیازمند داشتن رابطه و اخلاق نیکو است تا پایههای زیست اجتماعی سست نشده و بتوان به زندگی ادامه داد.
* نگاه ما به اخلاق پیامبر باید کامل باشد که مستلزم مطالعه و شناخت است
حجتالاسلام جوادی در پایان سخنان خود با تأکید بر اینکه اخلاق پیامبر (ص) مرکب بوده و بسیط نیست، متذکر شد: به این معنا که اخلاق آن وجود نورانی ترکیبی است از کنشها و واکنشهای جامعه. برای فهم این مهم باید مطالعه کرد و در سیره حضرت رسول (ص) عمیق شد؛ متأسفانه ما وقتی میگوییم پیامبر ما با اخلاق بوده و با آن اخلاق در جامعه باید رفتار کنیم، یک بُعد از اخلاق ایشان به ذهن میآید که حضرت به همه سلام میداد، تکریم و احترام میکرد و غیره، درحالی که پیامبر کنشها و واکنشهای متعددی در قِبال افراد متفاوت داشت، کسی که نسبت به دین و انسانها کنش معاندانه داشت، پیامبر بهشدت با او برخورد میکرد، این خُلق پیامبر بود. در مقابل هم کسی که به مردم احترام گذاشته و به خواستههای منطقی آنان بها میداد، پیامبر در مقابلش نرم و مهربان و مایه آرامش آنها بود.
شناسه خبر 74153