کشور ایران دیری است که دچار کاهش معنادار رشد جمعیت شده است و همچنان در موج کنترل جمعیت دهههای قبل قرار دارد. وقتی با زوجهای میانسال و جوانی که توانایی جسمانی فرزندآوری دارند، در مورد فرزندآوری بیشتر صحبت میکنی، از مشکلات بزرگی صحبت میکنند که فعلاً مشوقهای فرزندآوری نتوانسته آنها را به فرزندآوری تشویق و ترقیب و نقش مشکلات را کماثر کند.
مضاف بر اینکه فرهنگ فرزند کمتر، زندگی بهتر، هنوز باقدرت گریبان جامعه ایرانی را گرفته و برای تغییر این فرهنگ حرکت جدی صورت نپذیرفته است. همچنین مردم هنوز برای این موضوع بهطور اصولی قانع نشدهاند و نمیدانند چرا فرزندآوری به مصلحت مردم و جامعه است.
همینطور که مشاهده میشود، موضوع کمی پیچیدهتر از این است که با ارائه برخی مشوقها بتوان فرزندآوری در جامعه ایرانی معاصر را دچار تغییر اساسی کرد. پس بهتر است سیاستگذاران و مجریان بیشتر و اصولیتر به امر فوق فکر کرده و واقعبینانهتر بنگرند.
بههرحال جامعه ایرانی درحال پیر شدن است و بهزودی کشور ایران دچار کمبود در نیروی فعال در همه عرصهها ازجمله علم، اقتصاد، دفاع و سیاست میشود؛ رسالت اصلی دلسوزان به حال جامعه ایرانی در ابتدا اقناع جوانان برای ازدواج و سپس فرزندآوری است. سؤالی که لازم است پرسیده شود این بوده که علاوهبر مشوقهای درنظر گرفتهشده برای فرزندآوری، آیا برای اقناع مردم در رابطه با ضرورت تاریخی رشد معقول جمعیت برای رفع دغدغه فرهنگی و تربیتی والدین و تبیین ضرورت ازدواج و تشکیل خانواده اقدامات مستمری صورت گرفته و برنامههایی درحال اجرا هست؟ آیا وقتی فرزندی در خانوادهای متولد میشود، به رفاه مردم در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت افزوده میشود یا خیر؟ دولت و مجلس چه برنامههایی برای امور فوق درنظر دارند؟ آیا بهتر نیست این امر مهم را به خود مردم واگذار کنند تا مثل بقیه موارد خودشان گرهگشای مشکل باشند؟
بههرحال پیشنهاد نگارنده این است که فرزندآوری را به مانند زنجیری باید دید که همه حلقههای آن مهم است و میبایست جدی گرفته شود. ایجاد زمینههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی برای ازدواج جوانان تا اقناع آنان به فرزندآوری بیش از دو فرزند و ایجاد مشوق و اعطای تسهیلات برای امور فوق توسط حاکمیت، از ضروریات امر است. وضعیت امروز جامعه ما حاصل بروز مشکل در حلقههای متعدد این زنجیر است و با درایت و برنامهریزی اصولی در بلندمدت، میتوان این مشکل را برطرف کرد.
شناسه خبر 69293