یک کارشناس حوزه آموزش و پرورش مطرح کرد:
سهگانه درد معلمان همدانی؛ حقوق کم، تجهیزات فرسوده، فشار روانی
(کیفیت عملکرد معلمی که دغدغه مسائل معیشتی دارد مطلوب نخواهد بود
یک کارشناس حوزه آموزش و پرورش گفت: معلمی در همدان با حقوق کم، تجهیزات فرسوده و فشار روانی سیستم آموزشی، کیفیت آموزش را به مرور کاهش داده و به مرز فروپاشی میرساند.

این، تصویر واقعی بسیاری از معلمان استان است؛ قشری که با وجود نقش کلیدی در ساختن آینده، خود در حال فرسودن هستند. ادامه این روند،
آموزش و پرورش یکی از ارکان اصلی هر جامعه بوده که شکلدهنده آینده آن کشور و نسلهای آینده است. در ایران، معلمان بهعنوان نیروهای محرکه در تحقق این مهم شناخته میشوند و کیفیت آموزش در مدارس، تأثیر مستقیمی بر رشد و شکوفایی فردی و اجتماعی دانشآموزان دارد اما در این میان، وضعیت معلمان در هر استان و منطقه به ویژه استانهایی مانند همدان، که از جنبههای مختلف فرهنگی و اجتماعی خاص خود برخوردار است، اهمیت ویژهای پیدا میکند.
استان همدان با قدمت فرهنگی و تاریخی غنی، همواره بهعنوان یکی از مراکز مهم آموزشی کشور شناخته شده. با این حال، در سالهای اخیر و با تغییرات گسترده در سیاستها و روشهای آموزشی، معلمان این استان نیز با چالشهایی در زمینههای مختلف روبهرو هستند. از کمبود منابع آموزشی و فشارهای شغلی گرفته تا نیاز به بهروز شدن در حوزههای تخصصی، همه این مسائل تأثیر مستقیمی بر کیفیت آموزش در مدارس دارند.
با توجه به این وضعیت، اهمیت پرسش درباره وضعیت معلمان در استان همدان و چالشهای پیشروی آنها دوچندان میشود. در این گفتوگو با کارشناس حوزه آموزش و پرورش، به بررسی وضعیت معلمان استان همدان و تأثیر آن بر کیفیت آموزش خواهیم پرداخت. پرسشهایی نظیر چالشهای اصلی معلمان، تأثیر شرایط معیشتی بر تدریس، نقش خانوادهها در فرآیند آموزشی و فرصتهای بهروز شدن برای معلمان، ازجمله مسائلی است که در این گفتوگو مطرح خواهد شد.
هدف از این مصاحبه، روشنتر کردن وضعیت فعلی آموزش در استان همدان و ارائه راهکارهایی برای بهبود کیفیت تدریس و شرایط کاری معلمان است. این گفتوگو همچنین میتواند بهعنوان یک منبع اطلاعاتی برای سیاستگذاران و دستاندرکاران آموزش و پرورش مفید واقع شود تا راهحلهای عملی برای رفع مشکلات موجود ارائه دهند.
روحالله بابایی در ابتدای سخنان خود گفت: در شهرهای آموزشی پیشرفته جهان، آموزش نسل چهار، بر خلاقیت، ترکیب آموزش مجازی و حضوری و استفاده از فناوریهای نوین مبتنی است. ما در کشور هنوز در مراحل ابتدایی استفاده از هوش مصنوعی و فناوریهای آموزشی هستیم و فاصله زیادی با استانداردهای جهانی داریم.
وی درباره چالشهای معلمان افزود: کمبود منابع آموزشی، فضای فیزیکی نامناسب مدارس، تجهیزات فرسوده و کمبود نیروی انسانی از مهمترین مشکلاتی است که کیفیت آموزش را تحت تأثیر قرار داده است. بسیاری از مدارس ما حتی از استانداردهای اولیه فضای آموزشی برخوردار نیستند.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش ادامه داد: با وجود تلاشهای اخیر برای نوسازی مدارس و جذب معلمان جدید، هنوز با شرایط مطلوب فاصله داریم. تراکم بالای دانشآموزان در کلاسها و کمبود نیروهای متخصص مانند معاونان، مشاوران و مربیان پرورشی نیز از دیگر چالشهای پیش رو است.
بابایی تصریح کرد: اگرچه در سالهای اخیر تحولاتی در محتوای آموزشی ایجاد شده، اما نیاز به بازنگری اساسی و بهروزرسانی متناسب با نیازهای دانشآموزان امروز احساس میشود.
وی سپس خاطرنشان کرد: سیستم آموزش معلمان نیازمند برنامهریزی جامعتری است. با تغییرات متوالی در وزارتخانه و ادارات کل و جابجاییهای مکرر نیروها، یک نظام متمرکز و کامل برای آموزش و توانمندسازی معلمان وجود ندارد. گاهی آموزشهایی برگزار میشود، اما شرایط مطلوبی ندارد و نمیتواند معلمان را بهطور مناسب برای کلاس درس آماده کند.
این کارشناس آموزش و پرورش درباره نقش فناوری در آموزش نیز توضیح داد: در دوران کرونا معلمان به سمت استفاده از فناوریهای آموزشی حرکت کرده و در تولید محتوا و آموزش برخط تجربه کسب کردند. هرچند برخی معتقدند این روشها تبعات منفی هم داشت، اما فرصتی برای آشنایی با آموزش غیرحضوری و فناوریهای نوین ایجاد کرد. با جوانتر شدن بدنه آموزشوپرورش و استخدام نیروهای جدید که به فناوری مسلط هستند، امیدواریم این روند بهبود یابد.
بابایی سپس در مورد شرایط معیشتی معلمان تأکید کرد: بهبود وضعیت معیشتی و رفاهی معلمان قطعاً بر کیفیت آموزش تأثیر دارد، اما انگیزه فقط مادی نیست. باید هم از طریق بهبود حقوق و مزایا و هم از طریق تقویت انگیزههای معنوی، تمایل معلمان به تأثیرگذاری بیشتر را افزایش داد.
وی درباره مشارکت خانوادهها نیز اظهار کرد: در مدارسی که اولیا مشارکت فعال دارند، نتایج آموزشی بهتری مشاهده میشود. ارتباط قوی بین والدین و کادر مدرسه در حل مشکلات و بهبود فرایند یادگیری مؤثر است، البته باید درک متقابلی بین نسلهای مختلف ایجاد شود تا این همکاری نتیجهبخش باشد.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش ابراز کرد: اگرچه گروههای آموزشی و دورههای ضمن خدمت تلاشهایی برای ارتقای کیفیت تدریس داشتهاند، اما این برنامهها محدود است و نیاز به یک طرح جامع از سوی وزارتخانه و ادارات کل احساس میشود تا شکافهای موجود پر شود.
بابایی، سپس با اشاره به ضرورت توجه به خلاقیت معلمان اظهار کرد: متأسفانه تا چند سال اخیر فضای مناسبی برای بروز خلاقیت معلمان وجود نداشت. البته جشنوارههایی مثل الگوهای برتر تدریس برگزار میشد، اما به دلایل مختلف ازجمله شیوه نامناسب برگزاری و مستندسازی، این جشنوارهها نتوانستند آنطور که باید باعث شکوفایی استعدادهای معلمان شوند. خوشبختانه در سالهای اخیر با راهاندازی جشنوارههای کشوری مثل جشنواره الف تا، فرصتهای بهتری برای معلمان خلاق ایجاد شده است.
وی با اشاره به تجربیات استان همدان ادامه داد: در استان ما برنامهای با عنوان «جلوههای معلمی» اجرا میشود که به شناسایی و معرفی روشهای خلاقانه تدریس میپردازد. این برنامه اگرچه گام مثبتی است، اما نیاز به حمایت و توسعه بیشتری دارد. معلمان بسیاری هستند که ایدههای نوآورانه دارند، اما فضای مناسبی برای معرفی و اجرای این ایدهها وجود ندارد.
این کارشناس آموزشی سپس با اشاره به مقایسه وضعیت آموزشی استان با سایر استانها تشریح کرد: برای مقایسه دقیق به بررسی جامع شاخصهای مختلفی ازجمله نرخ پوشش تحصیلی، نتایج امتحانات نهایی، عملکرد دانشآموزان در آزمونهای ملی، رتبههای کنکور سراسری و وضعیت مدارس عشایری و مناطق محروم، در دست داریم.
بابایی افزود: بر اساس آخرین آمارها، استان ما در بسیاری از این شاخصها در سطح متوسط کشوری قرار گرفته. البته برخی استانها مانند تهران، اصفهان و یزد عملکرد بهتری دارند که دلایل مختلفی ازجمله امکانات بیشتر و توجه ویژه مسئولان دارد.
وی با اشاره به راهکارهای بهبود کیفیت آموزش تأکید کرد: برای ارتقای کیفیت آموزش در استان، چند اقدام اساسی ضروری است؛ نخست همکاری دستگاههای اجرایی، استاندار، فرماندار، نمایندگان مجلس و سایر مسئولان که باید آموزش و پرورش را در اولویت کاری خود قرار دهند. این همکاری باید فراتر از شعار باشد و بهصورت عملی در تخصیص بودجه و امکانات نمود پیدا کند. مورد دوم مشارکت خانوادههاست؛ والدین باید بهعنوان شرکای آموزشی در فرآیند یادگیری مشارکت فعال داشته باشند. این مشارکت نباید محدود به حضور در جلسات اولیا و مربیان باشد، بلکه باید در برنامهریزیهای آموزشی نیز مدنظر قرار گیرد. سومین نکته توجه به برنامه تحول بنیادین است؛ اگرچه این برنامه در سالهای گذشته با جدیت پیگیری میشد، اما متأسفانه در حال حاضر به حاشیه رفته است. باید این برنامه با رویکردی نوین و متناسب با شرایط امروز احیا شود.
وی ادامه داد: مورد مهم بعدی حمایت از معلمان خلاق است به این شکل که فضایی ایجاد شود تا بتوانند بدون ترس از شکست، ایدههای جدید خود را آزمایش کنند. این امر شامل حمایت مادی و معنوی از طرحهای نوآورانه آموزشی میشود. مورد پایانی در این بخش، تجهیز مدارس است؛ بسیاری از مدارس ما از نظر امکانات و فضاهای آموزشی در وضعیت مناسبی نیستند. نوسازی و تجهیز مدارس باید با سرعت بیشتری انجام شود.
این کارشناس آموزش و پرورش در پایان خاطرنشان کرد: وزارت آموزش و پرورش در حال حاضر برنامههایی مانند «نماد» و توجه ویژه به نماز را دنبال میکند که البته ارزشمند است، اما کافی نیست. ما نیاز به یک تحول اساسی داریم که فقط با همت جمعی و عزم ملی محقق خواهد شد. اگر همه دستگاهها و آحاد مردم پشت آموزش و پرورش قرار بگیرند، بدون شک میتوانیم شاهد ارتقای کیفیت آموزش در استان و کشور باشیم.
تحلیل وضعیت آموزش و پرورش: نیازمند چرخشی اساسی
نظام آموزشی کشور در گردابی از چالشهای ساختاری دست و پا میزند. آنچه در بررسیهای میدانی و گفتوگو با کارشناسان به چشم میآید، حکایت از شکافی عمیق میان آرمانهای آموزشی و واقعیتهای موجود دارد. این فاصله روزبهروز در حال افزایش است و اگر چارهاندیشی نشود، باید شاهد پیامدهای جبرانناپذیری باشیم.
مشکل اصلی را میتوان در چند محور کلی دستهبندی کرد. نخست آنکه ساختار آموزشی ما همچنان در چنبره روشهای سنتی و منسوخ گرفتار مانده. در حالی که جهان به سمت آموزشهای مهارتمحور و خلاقیتپرور گام برمیدارد، ما هنوز درگیر محفوظات و آزمونهای چهارگزینهای هستیم. این شیوه نهتنها انگیزه یادگیری را از دانشآموزان میگیرد، بلکه معلمان را نیز به ماشینهای تکرار محفوظات تبدیل کرده است.
مسئله دوم به زیرساختهای فرسوده آموزشی برمیگردد. بسیاری از مدارس کشور حتی از ابتداییترین امکانات آموزشی محروم هستند. ساختمانهای ناامن، کلاسهای شلوغ و نبود آزمایشگاههای مجهز، تصویری غمانگیز از فضای آموزشی کشور ترسیم میکند. این در حالی است که در برخی مناطق، شاهد مدارس مجهز و پیشرفتهای هستیم که فقط قشر خاصی از جامعه میتوانند از آن بهرهمند شوند. این نابرابری، عدالت آموزشی را بهشدت زیر سؤال برده است.
معیشت معلمان نیز از دیگر چالشهای اساسی است. معلمی که دغدغه تأمین معاش دارد، چگونه میتواند با انگیزه و خلاقیت به تربیت نسل آینده بپردازد؟ حقوق ناکافی، عدم امنیت شغلی و نبود نظام حمایتی مناسب، بسیاری از معلمان را دچار فرسودگی شغلی کرده. این مسئله بهصورت مستقیم بر کیفیت آموزش تأثیر گذاشته و روند یادگیری را با اختلال مواجه کرده است.
مدیریت ناکارآمد و تغییرات مکرر در رأس وزارتخانه نیز بر مشکلات افزوده. هر مدیری که میآید، طرحی نو درمیاندازد و قبل از آنکه برنامههای قبلی به ثمر بنشیند، شاهد تغییر جهتهای اساسی هستیم. این ناپایداری در سیاستگذاریها، مانع شکلگیری برنامههای بلندمدت و اثرگذار شده است.
راه برونرفت از این شرایط، نیازمند عزمی ملی و برنامهای جامع است. باید از روشهای نوین آموزشی استقبال کنیم و فضایی پویا برای بروز خلاقیت معلمان و دانشآموزان فراهم آوریم. سرمایهگذاری در زیرساختهای آموزشی و بازنگری در نظام پرداختها میتواند گام مؤثری در بهبود شرایط باشد. همچنین ضروری است که از تغییرات مکرر مدیریتی پرهیز کرده و به برنامههای بلندمدت پایبند باشیم.
آموزش و پرورش رکن اساسی توسعه هر کشوری است. اگر امروز در این زمینه کوتاهی کنیم، فردا باید شاهد پیامدهای ناگوار آن در تمام عرصههای اجتماعی و اقتصادی باشیم. وقت آن رسیده که به جای شعار و حرفهای زیبا، دست به کار شویم و تغییرات اساسی را کلید بزنیم. آینده کشور در گرو تصمیمهای امروز ما درباره نظام آموزشی است.
شناسه خبر 93524