عضو کارگروه تخصصی آب و انرژی شبکه محیط زیست و منابع طبیعی کشور با بیان اینکه در شهرها متأسفانه بهصورت مستقل به موضوع «مدیریت محیط زیست شهری» توجه چندانی نشده و درواقع محیط زیست شهری یکی از بخشهای مغفولمانده است، گفت: موضوع بیشتر بهصورت بین رشتهای مورد بررسی قرار گرفته و درعینحال بیشتر به اثرات تخریبی موضوع توجه شده و نه به ریشه آن؛ در چنین شرایطی محیط زیست شهری موجودیتی بیپناه و بیسرپرست دارد که بین چرخدندههای شهرداریها و شوراهای شهری در حال آسیاب شدن است.

سپهرغرب، گروه - طاهره ترابی مهوش :
بر این اساس با توجه به اهمیت موضوع، بر آن شدیم تا درخصوص لزوم توجه به محیط زیست شهری، گفتوگویی را با دکتر مسعود امیرزاده، عضو کارگروه تخصصی آب و انرژی شبکه محیط زیست و منابع طبیعی کشور ترتیب دهیم که در ادامه میخوانید:
عضو کارگروه تخصصی آب و انرژی شبکه محیط زیست و منابع طبیعی کشور با بیان اینکه متأسفانه بهصورت مستقل به موضوع «مدیریت محیط زیست شهری» توجه چندانی نشده است و درواقع محیط زیست شهری یکی از بخشهای مغفولمانده است، گفت: موضوع بیشتر بهصورت بین رشتهای مورد بررسی قرار گرفته و درعین حال بیشتر به اثرات تخریبی موضوع توجه شده و نه به ریشه آن.
مسعود امیرزاده ادامه داد: در چنین شرایطی محیط زیست شهری موجودیتی بیپناه و بیسرپرست دارد که بین چرخدندههای شهرداریها و شوراهای شهری درحال آسیاب شدن است؛ حال آنکه این نهادها هم اغلب از مسیرهای غیر دموکراتیک شکل گرفتهاند و بیشتر درتلاش برای توجیه اقدامات عمرانی و ساختوساز شهرداریها هستند.
وی ادامه داد: از سوی دیگر نهادهای حاکمیتی مثل سازمان محیط زیست، منابع طبیعی و حتی بخشهای فرهنگی یا عقبنشینی کردهاند و یا اصلاً نتوانستهاند نقش مؤثری در مباحث زیستمحیطی مرتبط با حوزه شهر ایفا کنند؛ در مواقعی هم که مقاومتهایی صورت دادهاند، بهسادگی کنار زده شدهاند.
عضو کارگروه تخصصی آب و انرژی شبکه محیط زیست و منابع طبیعی کشور با بیان اینکه در چنین شرایطی شهرها بهتدریج فضای سبز خود را دست میدهند و درعینحال باغات نابود میشوند، ساختوسازهای بیضابطه شکل میگیرند، جمعیت بیش از ظرفیت اقلیمی وارد شهر میشود، منابع آبی از بین میروند و درنهایت روستاهای اطراف دچار فروپاشی میشوند و جمعیت آنها بهصورت حاشیهنشینی به شهرها میپیوندند، تشریح کرد: تأسفبارتر اینکه مسئله مذکور پیامدهای اجتماعی، امنیتی، حقوقی، و حتی اخلاقی زیادی به دنبال خواهد داشت.
امیرزاده با تأکید بر اینکه روند مذکور یک دور معیوب است که در بدو امر شهرها را از مسیر طبیعی خودش خارج میکند و بعد ساختوساز بیرویه آغاز میشود و سپس ارتباطی بین شهرداریها و رانتهای ساختوساز شکل گرفته و درنهایت طبیعت اطراف نابود میشود، تصریح کرد: نکته این است که نهادهای حاکمیتی مثل سازمان محیط زیست یا منابع طبیعی زمانی به چنین مواردی ورود میکنند که فاجعه به روستاهای اطراف هم رسیده است؛ برای مثال وقتی که در پی کمآبی ایجادشده در شهر، موضوع پروژه انتقال آب مطرح میشود یا وقتی که برای اجرای طرحهای توسعه شهری، شاهد از بین رفتن جنگلها و باغات اطراف شهرها هستیم، درحالی که نقطه آغاز تخریب، درون خود شهر بوده است.
وی با بیان اینکه در پی بیسرپرستی شهرها در حوزه محیط زیست کمکم حقوق نیمبند شهری هم از آن گرفته شد که این مهم به معنای مصادره فضاهای عمومی، ساختوسازهای نابهجا، گسترش آلودگی هوا و از بین رفتن دسترسی به آب باکیفیت و کافی است، ابراز کرد: در پی این اتفاق در اغلب موارد شاهد آن بودهایم که شهر شروع به خودخواری میکند؛ یعنی شهرداریها حتی به فضای سبز شهری که متعلق به همه مردم است هم رحم نمیکنند.
امیرزاده با بیان اینکه از نگاه من شهرداریها امروز نهتنها به دنبال راه حل برای مشکلات محیط زیست نیستند بلکه یکی از بزرگترین مسائل و مشکلات در حوزههای مختلف از محیط زیست گرفته تا حقوق عمومی و حتی گسترش حاشیهنشینی در شهرها بهشمار میروند، اذعان کرد: برای مثال در گذشته باغهایی در شهرها وجود داشت که تدریجی به دلایل مختلف، از آنها بهرهبرداری شد و اکنون دیگر اثری از باغهای سرسبز نیست؛ در ادامه این روند معیوب، قطع درختان در حاشیه خیابانها اتفاق میافتد و شهر بهمرور آسیب میبیند.
این کارشناس حوزه محیط زیست با بیان اینکه وقتی به اتفاقات مورد اشاره نگاه میکنیم میبینیم که همگی به یک زنجیره علت و معلولی مرتبط هستند، عنوان کرد: همان زنجیرهای که پیشتر هم عرض کردم؛ یعنی بیسرپرستی و رهاشدگی در مدیریت محیط زیست شهری عامل این فجایع است. به نظر من اگر امروز بخواهیم ساختار درستی برای شهرداریها تعریف کنیم، حتی در شکل آرمانی آن، باید پرسید که واقعاً شهرداریها چه میزان اختیار و منابع واقعی برای مقابله با بحرانهای زیستمحیطی در اختیار دارند؟ آیا اصلاً چنین ساختاری در شهرداریهای ما تعریف شده است؟
وی ادامه داد: نکته این است که من ریشه اصلی مشکلات را در خود ساختار شهرداری میبینم، چراکه امروز ساختار فربه شهرداری خود به خود به عامل تخریب تبدیل شده و برای بقا و ادامه حیات، ناچار هستند وارد فازهای مختلفی از تخریب شوند، برای مثال ساختوساز یکی از راههای تأمین منابع مالی آنها است؛ بنابراین شهرداری نهتنها بخشی از مسئله نیست، بلکه خود مسئلهساز است.
امیرزاده با بیان اینکه اگر واقعاً شهرداریها میخواهند مشکلی را حل کنند باید از خودشان شروع کرده و به سمت کوچکسازی، چابکسازی و کاهش هزینهها حرکت کنند، عنوان کرد: شهرداری باید سازمانی کوچک، کارآمد و فقط در حد ارائه خدمات شهری باشد، این درحالی است که امروز در هر کاری ردی از شهرداری را شاهد هستیم؛ از امور فرهنگی تا سیاسی، حتی در عرصههای مذهبی مثل برگزاری هیئتها نیز ورود کردهاند و درعینحال شهرداری تبدیل به نهادی برای رقابت سیاسی شده است.
وی با بیان اینکه بسیاری از افراد شهرداریها را سکوی پرش سیاسی برای رسیدن به جایگاههایی مثل ریاستجمهوری میبینند و به همین دلیل است که من معتقدم شهرداریها نهتنها راه حل مشکلات شهر نیستند بلکه خود معضل اصلی شهر هستند، اذعان کرد: به نظر من حتی اگر به سمت انحلال شهرداریها یا کاهش نقش آنها حرکت کنیم، میتوانیم از بار اضافی بر شهرها بکاهیم؛ زیرا همانطور که اشاره کردم، شهرداریها نهتنها عامل تخریب محیط زیست شهری هستند، بلکه به تخریب محیط زیست پیرامون شهری هم دامن زدهاند.
این استاد محیط زیست ادامه داد: بهعنوان نمونه در منطقه 22 تهران شهرداری عملاً در ساختوسازهای غیر مجاز و مخرب همدست بوده و این تخریبها دامنهدار است؛ برای تأمین آب این منطقه، انتقال آب از چالوس مطرح میشود و این یعنی آسیب زدن به شمال کشور و یا در شرق تهران برای توسعه پردیس، تخریبها تا سد هراز و رودخانه هراز کشیده میشود تا بتوانند به آنجا آب منتقل کنند.
وی گفت: امروز شهرداریها مثل یک تومور مادر برای تخریب عمل میکنند و باید کنترل، مهار و کوچکسازی شوند؛ آنها سازمانهایی هستند که پُر از فساد و تجاوز به حقوق مردم، سرزمین و منابع طبیعی شدهاند.
امیرزاده با بیان اینکه هویت شهر با هویت شهرداری فرق دارد بهطوری که حضور شهرداریها در بسیاری از موارد منجر به تخریب هویت شهری بهلحاظ محیط زیستی شده است بنابراین به بهانه اینکه «این منطقه نیازمند توسعه است» یا اینکه «پروژه جدیدی باید اجرا شود» عرصههای محیط زیستی شهر را نابود کردهاند، خاطرنشان کرد: آنچه مسلم است اینکه شهرداریها مهمترین عامل تخریب میراث زیستی سرزمین ما شدهاند و در هیچ دوره تاریخی نهادی بهاندازه شهرداریها در سراسر کشور در تخریب انباشتههای زیستی نقش نداشته است.
وی با اشاره به جایگاه مشارکت مردمی در بحث مدیریت شهری بهلحاظ محیط زیستی، افزود: به نظر من در گام نخست باید بهنوعی مقاومت مدنی و اجتماعی اشاره کنیم که در جامعه ما وجود دارد؛ هرچند دامنه و شدت آن متغیر است. برای مثال در برخی شهرها مانند شیراز وقتی پروژههای مخرب آغاز میشود، مردم در برابر آنها مقاومت میکنند و یا در اصفهان وقتی میخواهند به حریم میدان نقش جهان تعرض کنند و ساختوسازهایی مانند ساختمان جهاننما را پیش ببرند، با واکنشهای اجتماعی روبهرو میشوند.
این کارشناس محیط زیست با بیان اینکه همین اواخر نیز شاهد بودیم که در پارک قیطریه یا خیابان ولیعصر مردم نسبت به قطع درختان اعتراض کردند، اظهار کرد: بنابراین جامعه ما خاموش نیست و واکنشهایی دارد، شاید این واکنشها کُند و گامبهگام باشد، اما ارزشمند است و باید به آنها توجه کرد؛ آنچه دراینبین حائز اهمیت است اینکه ما نباید شهرداری را بهعنوان سازمانی با حُسن نیت ذاتی درنظر بگیریم. شهرداری بهعنوان یک نهاد اجرایی، ذاتاً حامل حُسن نیت نیست و به همین دلیل باید عملکرد آن دقیق و شفاف بررسی شود.
وی ادامه داد: دراینبین دو نکته کلیدی برای بهبود وضعیت شهرداریها وجود دارد؛ نخست شفافیت کامل یعنی هر پروژهای که شهرداری قصد اجرای آن را دارد، باید بهطور دقیق و روشن برای مردم و شهروندان توضیح داده شود که چرا این پروژه قرار است اجرا شود؟ براساس چه نیازی؟ با چه بودجهای؟ با چه پیامدهایی؟ و توسط چه پیمانکارانی؟ این اطلاعات باید در دسترس عموم قرار گیرد تا شهروندان بتوانند آگاهانه پیگیری و نظارت کنند و دیگری نظارت مستمر و مؤثر است؛ یعنی باید نظارت دقیقی وجود داشته باشد، هم بر نحوه اجرای پروژهها و هم بر آثار تخریبی آنها و درعینحال نهادهای مسئول باید بررسی کنند که پروژهها براساس چه ضوابطی شکل میگیرند و چه منافعی در پشت پرده آنها وجود دارد.
امیرزاده با بیان اینکه نقش نهادهای بالادستی مانند سازمان محیط زیست، منابع طبیعی، سازمانهای بازرسی و دستگاه قضائی در نظارت بر شهرداریها باید پُررنگتر شود، اظهار کرد: این نهادها باید عملکرد شهرداریها را با نظارت عالیه بررسی و ارزیابی کنند و نه اینکه تنها در ظاهر نظارتی انجام شود.
وی تأکید کرد: شهرداریها باید بهطور کامل مهار و مدیریت شوند؛ چراکه تجربههای گذشته بهروشنی نشان میدهد که بخش قابل توجهی از تخریب سرزمین و آسیبهای زیستمحیطی ناشی از عملکرد ناصحیح یا بیبرنامه آنها بوده است.
شناسه خبر 93808