شناسه خبر:19986
1399/2/1 23:57:48

سپهرغرب، گروه اجتماعی - عباس سریشی: نوجوانان و جوانانی که به بهانه‌های مختلف ساعت‌ها در خیابان‌ها به پرسه‌زنی مشغول‌اند، باور ندارند طعمه‌های بسیار خوبی برای بیماردلان اخلاقی، گروه‌ها و باندهای فساد و فحشا و یا مستعد اعتیاد هستند.

به اعتقاد صاحب‌نظران پرسه‌زنی و ولگردی گاهی سمبل انزوا در زندگی اجتماعی است؛ البته تعیین سن ابتلا به این ناهنجاری در اطفال، نوجوانان و جوانان نسبت به زمان و مکان فرق می‌کند. بدین معنا که برخی از آنان در سنین خیلی کم به‌علت فقر و تهیدستی والدین، در کوچه‌ها رها می‌شوند و گروه دیگر نیز در سنین بالاتر به‌دلیل بیکاری، فقدان جا و مکان و یا شغل مناسب!

بنا بر یک تصور روان‌شناختی افراد ولگرد مسکن و مأوایی ثابت نداشته و در کوچه‌ها، خیابان‌ها، پارک‌های عمومی شهرها، زیر پُل‌ها، در زیرزمین‌ها و خرابه‌ها به‌سر می‌برند. آن‌ها افراد سرگردان اجتماع هستند که کوچه، خیابان، پارک و غیره محل زندگی آن‌ها است و با خانواده انس و الفت نداشته و یا اصلاً خانواده‌ای را نمی‌شناسند و به محیط معینی علاقه‌مند نیستند. همچنین عموماً فاقد کار بوده، به گذشته فکر نکرده و غمی راجع به آینده ندارند؛ آن‌ها بدون هدف و مقصد معین در اجتماع آواره‌اند و تن به قضا و قدر می‌سپارند.

البته ذکر این نکته نیز ضروری است که ولگردی نیز ‌مانند همه آسیب‌های اجتماعی، قدمتی به دیرینگی تاریخ جوامع بشری دارد؛ بااین‌حال اما بنا به دلایل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی امروزه، این آسیب از گستردگی و عمق بیشتری در جوامع و شهرها برخوردار و باعث شده تا قانون‌گذاران در راستای کاهش تبعات آن، به تعیین مجازاتی برای مرتکبانش اقدام کنند.

درواقع امروزه ولگردی به یکی از مهم‌ترین آفت‌های بزرگ اجتماعی مبدل شده که متأسفانه پایه بیشتر جرائم را هم تشکیل می‌دهد؛ البته به‌ظاهر این عمل به خودی و خود صدمه مستقیمی به اشخاص ثالث یا اموال وارد نمی‌کند، اما در محتوا و بسامد‌های خود قطعاً زمینه‌ساز احساس ناامنی و وقوع جرائم بعدی در جامعه است که به وجود آمدن خُرده‌فرهنگ‌ها و باندهای بزهکاری، ازجمله پیامدهای نگران‌کننده آن محسوب می‌شود.

کارشناسان علوم رفتاری معتقدند افراد ولگرد (اعم از پسران یا دختران با هر طبقه سنی و اجتماعی) کسانی هستند که عموماً به‌دلیل عدم انسجام خانواده و یا فقدان پدر و مادری مسئولیت‌پذیر، دارای بینش و اقتدار درست، به بهانه‌های مختلف ساعت‌ها در خیابان‌ها پرسه می‌زنند، درحالی ‌که باور ندارند طعمه‌های بسیار خوبی برای بیماردلان اخلاقی، گروه‌ها و باندهای فساد و فحشا و یا مستعد به اعتیاد هستند.

درواقع آنان بدون اینکه به‌روشنی بدانند به دنبال چه چیزی هستند؛ بیشتر وقت و انرژی خود را در مسیر گشت‌وگذارهای بی‌هدف و بی‌فایده در کوچه و خیابان، بازارها، پاساژها، مراکز خرید، پارک‌ها، بوستان‌ها و غیره تلف کرده و نهایتاً در ساعات آخر روز با احساس خستگی جسمی، آزردگی خاطر و بیزاری از خود، به خانه بازمی‌گردند تا فردا از راه رسیده و باز این رویه را از سر بگیرند.

البته ممکن است برخی اوقات نیز موفق شوند با کسانی مانند خود آشنا شده و سر صحبت و رفاقت را باز و با شیوه‌های کاملاً نامتعادل سخنانی را با یکدیگر ردوبدل کنند، اما واضح است که نه‌فقط این‌گونه مراودات ناپایدار سرانجام درست و درمانی ندارد، بلکه حتی می‌تواند به تنگناها، مواضع خطر و تهدید نیز برای ایشان مبدل شود.

      ولگردی از منظر قانون

براساس ماده 712 قانون مجازات اسلامی کتاب پنجم تعزیرات و مجازات بازدارنده، به‌دلیل افزایش تبعات، پیامدهای ناخوشایند و مخاطره‌آمیز و بعضاً مغایر با شئون اجتماعی و اخلاقی، ولگردی جرم محسوب شده و قانون‌گذار برای آن مجازاتی شامل بر یک تا سه ماه حبس تعریف کرده؛ اما وفق ماده 65 از همین قانون، مجازات حبس تا سه سال به جایگزین‌های حبس تبدیل می‌شود که شامل خدمات عمومی رایگان، جزای نقدی و محرومیت از حقوق اجتماعی است. بدین‌ترتیب به نظر می‌رسد با توجه به مجازاتی که برای ولگردی درنظر گرفته شده، هدف مجازات که اصلاح رفتار مرتکب و پیشگیری از وقوع مجدد جرم از سوی مرتکب و سایرین است، برآورده نخواهد شد که همین امر به‌نوبه خود باعث ازدیاد و افزایش آن شده است.

موضوع این است که در طبقه‌بندی جرائم، ولگردی جزء «جرائم به عادت» محسوب می‌شود؛ به این معنا که جرائمی وجود دارند که دفعات ارتکاب فعل در توصیف مجرمانه شرط شده است. به‌این‌ترتیب هرگاه افعال متعدد به‌گونه‌ای ارتکاب یابند که عادت مرتکب از آن‌ها استنباط شود، «جرم به عادت» محسوب می‌شود.

به تعبیر دیگر جرم مستمر عبارت از فعل یا ترک فعل مجرمانه‌ای است که در طول زمان استمرار دارد و مبین قصد سوء و مستمر فاعل بوده؛ به عبارت دیگر اگر تحقق جرم منوط به سپری شدن زمانی مدید اعم از چندروز یا چندهفته و یا حتی چندماه باشد، جرم مستمر بوده و تابع احکام زمان و مکان انقطاع جرم است که بر این اساس می‌توان این‌گونه برداشت کرد که ولگردی و پرسه‌زنی هم به‌عنوان عادت، یک انحراف اجتماعی بوده و لازم است به هر شکل در راستای ایجاد امنیت عمومی، با آن برخورد و مرتکبینش را به مبادی قضائی دلالت کرد.

      از وقت‌گذرانی وقت‌کُش تا ولگردی

و اما با افزایش جمعیت و گسترش شهرها، ناخواسته ساختار آسیب‌ها نیز رو به افزایش و تعمیق است؛ گو اینکه افزایش مراجعان و پرونده‌های موجود در دادسراها و کلانتری‌ها، مراکز بازپروری و بهزیستی و غیره نیز به‌نوعی تأییدکننده این حقیقت است که شهرنشینی لجام‌گسیخته گسترش حاشیه‌نشینی، فقر، تورم، گرانی، بیکاری و دیگر مسائل را موجب می‌شود تا ساختار جامعه آبستن وقوع مشکلات و ناهنجاری‌های نوظهور شود.

البته درخصوص هرکدام از انواع آسیب‌ها و نیز علل و عوامل به‌وجودآورنده آن‌ها می‌توان به‌صورت مجزا و مفصل بحث کرد؛ بااین‌حال از دیدگاه جامعه‌شناسان و روانکاوان بی‌شک بی‌کاری یکی از مهم‌ترین علل و ریشه بروز بسیاری از ناهنجاری‌ها و کج‌روی‌های افراد در یک جامعه است.

درواقع بی‌کاری موجب می‌شود تا افراد ناخواسته جذب کوچه و خیابان، فضاهای سبز، قهوه‌خانه‌ها و به‌خصوص مراکز تجمع افراد بزهکار شده و به‌تدریج به دامان انواع کج‌روی‌های اجتماعی کشیده شوند؛ زیرا ازنظر چنین فردی گردش بی‌هدف و بی‌نتیجه در خیابان و معابر و یا حضور در پارک‌ها و مراکز خرید تنها راه برای وقت‌گذرانی است.

البته نتایج حاصل از تحقیقات صورت‌گرفته درخصوص افراد مبتلا به این آسیب نیز حکایت از تأثیر قاطع آن در ورود و بروز ناهنجاری‌ها، بزه‌کاری و تخلفات دارد و این مصداق بارز همان مثالی است که می‌گوید شیطان برای دستان بیکار کار می‌تراشد.

همچنین مبحث بسیار مهم دیگری که باید در باب آسیب‌های اجتماعی و به‌صورت ویژه شیوع ولگردی به آن اشاره کرد، هزینه‌های بسیار زیاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی انواع آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی است که بر دوش جامعه بار می‌شود؛ موضوعی که متأسفانه تاکنون در کشور ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

توجه به این موضوع از آن حیث قابل تأمل و اهمیت است که بخش قابل توجهی از این هزینه‌ها بر دوش جامعه بوده و درنهایت مردم آن‌ها را می‌پردازند، درحالی ‌که در خیلی از موارد دولت‌ها به این هزینه‌ها توجه چندانی نمی‌کنند؛ چراکه معمولاً بسیاری از رفتارهای انحرافی موجودیت آن‌ها را تهدید نمی‌کند.

کارشناسان معتقدند نگاه‌های محدود‌نگرانه‌ای که در یک افق زمانی کوتاه‌مدت بر این دست ناهنجاری‌ها مسلط است، مانع از برنامه‌ریزی‌های قاطع و آینده‌نگرانه بوده؛ آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی و در نگاه خاص ولگردی و پرسه‌زنی به‌عنوان بذر ناهنجاری سلامت روانی و اجتماعی، افراد را به مخاطره کشانده که نتیجه و عواقب آن بر سلامتی و زندگی شخصی و نیز کارآیی و عملکرد افراد در محیط کار، مؤثر است.

      اضلاع نامتقارن در ولگردی

هرچند ‌مانند بسیاری از آسیب‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی، از این موضوع یعنی پرسه‌زنی و ولگردی نیز هنوز آمار مشخص و قابل قبولی وجود ندارد، اما بررسی‌های صورت‌گرفته نشان می‌دهد که به‌صورت روزمره و به‌ویژه با افزایش تعطیلات، می‌توان شاهد افزایش کمی و کیفی این ناهنجاری در بین نوجوانان و جوانان بود.

بر این اساس عموماً بعد از ظهرها یعنی از ساعات 16 تا 22 بهترین زمان برای پرسه‌زنی افراد محسوب می‌شود که طبق تفکیک جنسیتی پسران دارای آمار بیشتری در این طیف هستند؛ همچنین بسیار جالب است اگر بدانید مبتنی بر تحقیقات و پژوهش‌های صورت‌گرفته، بیشترین تعداد درگیری و زدوخوردهای فیزیکی هم دقیقاً در همین ساعات اتفاق می‌افتد.

البته دامنه سنی پرسه‌زنی و ولگردی در کشور ما در طیف نوجوان و جوان بین 16 تا 30 سال برآورد می‌شود و درحالی ‌که دختران بیشترین مشتری وقت‌گذرانی و پرسه‌زنی در بازارها و مراکز خرید هستند، پسران بیشتر به خیابان‌گردی و حضور در فضاهای سبز و غیره می‌پردازند.

در این خصوص نتایج حاصل از تحقیقات نشان داده در این نوع خاص از ناهنجاری پسران در معرض بیشترین وقایع مربوط به برخوردها و تنش‌های فیزیکی حاصل از پرسه‌زنی هستند. در همین حال دختران هم به همان میزان در معرض گرفتار شدن در دام مشکلات دیگر مانند برقراری روابط با غیر هم‌جنس، سوء استفاده، تجاوز و غیره هستند.

البته ذکر این نکته نیز ضروری است که نوع و کیفیت پرسه‌زنی و ولگردی نیز براساس طبقه اجتماعی افراد دارای تفاوت‌های محسوسی است؛ به‌طور مثال درحالی ‌که پرسه‌زنان متعلق به طبقه ضعیف و متوسط عموماً به‌صورت پیاده و بی‌هدف فقط به گز کردن خیابان و تماشای مغازه‌ها می‌پردازند و اصطلاحاً با زبان خشک وقت خود را به بطالت می‌گذرانند، اما در طبقه برخوردار این رویه عموماً با ولخرجی، وقت‌گذرانی در کافی‌نت‌ها و گیم‌‌نت‌ها و صرف غذا در بیرون از منزل همراه است؛ ضمن اینکه پرسه‌زنان طبقه برخوردار عموماً به‌صورت سواره و با استفاده از خودرو به پرسه‌زنی‌های خاص خود که همان دوردور کردن در خیابان‌ها بوده، می‌پردازند.

درنهایت از تجمیع و یک کاسه کردن اظهار نظرهای کارشناسان و صدالبته مستند به برخی آمار و ارقام اعلام‌شده از سوی سازمان‌ها، نهادها و ارگان‌های ذی‌ربط، می‌توان با اطمینان عنوان کرد که بیکاری، فقدان مراکز تفریحی ورزشی مناسب، تکراری شدن محیط خانه، وجود تنش بین والدین و فرزندان و یا خواهران و برادران، جاذبه‌های محیطی بازار و پاساژها، فقر اقتصادی و فرهنگی، لجام‌گسیختگی ساختار خانواده و فقدان روابط خانوادگی جذاب، ضعف و یا فقدان کنترل و نظارت والدین بر حضور فرزندان در خانه، وجود همسالان و دوستان پرسه‌زن و غیره، مهم‌ترین علل بروز معضل پرسه‌زنی و ولگردی در جامعه ما هستند.

      پرسه‌زنی در شهر ما

قطعاً نمی‌توان با اطمینان خاطر ادعا کرد که شهر ما عاری از افراد پرسه‌زن و یا ولگرد است؛ درعین‌حال آمار قابل قبول و یا نشانگانی نیز برای شناسایی ایشان وجود ندارد، بنابراین شاید بهترین تصور آن است که عنوان شود در تابعی از کل کشور و با توجه به افزایش جمعیت نوجوانان و جوانانی که دائماً در سطح خیابان‌ها، پارک‌ها و مراکز خرید و بازارها مشاهده می‌شوند، این آسیب خواسته و ناخواسته در شهر ما نیز رو به افزایش بوده و شکی نیست که اگر از هم‌اکنون و با اندیشیدن تدابیر منطقی و معقول نخواهیم که با آن از در مقابله و برخورد برآییم، قطعاً این شرایط در آینده نزدیک بسیار عمیق‌تر و شکننده‌تر خواهد شد.

البته منظور از پیشگیری و مقابله، اِعمال قبض و بسط‌های افراطی توسط والدین در خانه و یا افزایش فشار و کنترل‌های قهری و برخوردهای انفعالی با ایشان از سوی حاکمیت در جامعه نیست، بلکه فحوای کلام گسترش چتر نظارت معقول و معتدل خانواده‌ها درخصوص کنترل ساعات حضور فرزندان در بیرون از منزل در مرحله نخست، متعاقباً افزایش مراکز ایمن و سالم برای گذران اوقات فراغت و بیکاری ایشان و ایجاد فرصت‌های اشتغال از منظر حاکمیت در نگاه بعدی است که می‌تواند تا حدود بسیار زیادی ضامن سلامت ساختاری جامعه و کاهش این آسیب رو به رشد باشد.

واقع امر این است که نه می‌توان نوجوانان و جوانان را در خانه حبس و نه ایشان را در جامعه به حال خود رها کرد؛ چراکه هردو این تصورات به‌مثابه لبه‌های شمشیری است که نمی‌توان از خطرات و تبعات آن‌ها در امان ماند. شاید تنها راه حل منطقی در این میان ایجاد اعتدال و میانه‌روی و تعریف یک زمان‌بندی مشخص و شفاف درخصوص مدت حضور و وقت‌گذرانی نوجوانان و جوانان در جامعه است، گو اینکه در غیر این صورت نیز نه‌فقط نمی‌توان امید چندانی به اصلاح وضعیت داشت، بلکه باید نگران تعمیق و گسترش متن و حاشیه‌های آن هم بود.

شناسه خبر 19986